جلسه هفتم:
اقتصاد مقاومتی در قانونگذاری
با حضور دکتر محسن زنگنه
1- سخن آغازین
ضمن عرض سلام و وقت¬بخیر خدمت همه بزرگواران، عرض تشکر از جناب آقای دکتر عبدالملکی به جهت ایجاد فرصت نشر گفتمان اقتصاد مقاومتی دارم. در کشور اسناد زیادی توسط مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده است. ما همچنین شاهد این هستیم که سندهای کلان زیادی که در حکم قانون هستند در طول سی و اندی سال زعامت رهبری و نیز در زمان امام راحل داشته¬ایم و بسیاری از آنها به زمان و مکان خاصی محدود نمی¬شدند؛ مانند فرمان مبارزه با فساد، سند فرمان ۷ ماده¬ای، سند مسکن، سند انتخابات، سند جامع جمعیت، بیانیه گام دوم انقلاب و ... . اما بسیاری از این سندها متاسفانه به فراموشی سپرده شده است و فقط درلابلای برخی از قوانین آن هم تنها به خاطر توجیه مباحث به آنها اشاره می¬شود.
اقتصاد مقاومتی با صبغه تقریباً یک دهه، به دلیل تلاش¬افرادی برای گفتمان¬سازی آن، موجب شده تا این سند هنوز بر سر زبان ها باشد و در بسیاری از تصمیم¬گیری¬های کلان کشوری مد نظر قرار گیرد که إن شاالله این فرمان مقام معظم رهبری با روی کار آمدن یک دولت جوان انقلابی پرتوان و با انگیزه، بیش از گذشته به عمل نزدیک می¬شود.
در این جلسه تلاش می¬شود ضمن بررسی سند اقتصاد مقاومتی نگاه نقادانه¬ای بر اسناد ابلاغی در کشور داشته باشیم. ضمنا یک مروری بر عرصه قانون¬گذاری کشور داشته و رابطه آن با اقتصاد مقاومتی بررسی شود.
2- چرایی عمل نشدن به سندها در کشور
در کشور سندهای زیادی داریم که خیلی از آنها جامه عمل پوشانده نمی¬شود که دلایل متفاوتی دارد. اولین دلیل عملیاتی نشدن برخی اسناد در کشور، خود متن سند است. عموماً وقتی در کشورها سندی یا مطلبی نوشته و ابلاغ می¬شود، نویسنده سند در لابلا و نیز در متن سند این نقطه تمرکز و هدف سند را مشخص می-کند. بر فرض اگر قرار بر اجرای یکسری اقدامات باشد، تنها با لیست کردن آن کارها به نتیجه حاصل نیم¬شود بلکه زمانی نتیجه حاصل می¬شود که اولویت گذاری بین موارد و یا تمرکز بر یک بخش خاص گذاشته شود؛ کارهای فوری، مهم و غیر فوری، غیر مهم و ... باید مشخص شود.
سند اقتصاد مقاومتی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام آماده شده است و آن متنی که توسط رهبری نوشته شده است متنی است قبل از اعلام سند و بعد نوشتند که متن سند با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام تنظیم و ابلاغ شده است. آن متن نگارش شده توسط رهبر از یک استواری بسیار خوبی برخوردار بوده و در همان چند خط ۵ نقطه کلیدی را به عنوان محور و تمرکز اعلام می¬کنند: درون¬گرا بودن، برون نگر بودن، دانش بنیان بودن، تمرکز بر ظرفیت های مردمی و ... . یعنی عملا سیاست¬نویس و قانون¬گذار و تصمیم¬ساز در یک متن خیلی کوتاه چهار یا پنج محور عمده را ارائه می¬کند و به زیر مجموعه¬های خود می-گوید هر برنامه شما باید مبتنی بر این موارد باشد: 1- مبتنی بر مردم بودن و نقش مردم در آن زیاد بودن؛ 2- دانش بنیان باشد و جوهره دانش و علم در آن دیده شود؛ 3- درون¬نگر باشد؛ 4- برون¬زا باشد؛ و ... .
چنین هدف¬گذاری¬هایی عملا در سندهای ابلاغی از سوی رهبر انقلاب دیده می¬شود. مثلا در بیانیه گام دوم مراجعه به دانش یکی از هفت محوری است که ایشان به آن اشاره می¬کنند که باید آن را تقویت کنیم. بقیه این موارد نیز در بیانیه گام دوم ذکر شده است.
اما وقتی به آن بخش از سند که مجمع نوشته است ورود می¬کنیم، یعنی 24 بند سند، دو نکته اساسی دارد که این دو نکته از علل و عواملی است که نمی¬توان شاخص عملیاتی گذاشت که کدام دستگاه، سازمان یا قوه در حوزه اقتصاد مقاومتی موفق¬تر بوده است. نکته اول این است که در این سند 24 مسئله آورده شده است که تقریبا تمام حوزه¬های اقتصاد را در برمی¬گیرد بدون اینکه بین این 24 بند، برخی از بندها را به عنوان اولویت انتخاب شود.
الان کشور در آستانه برنامه هفتم است که باز این نگرانی هست که برنامه هفتم هم، مجموعه¬ای از احکام خوب در همه حوزه ها باشد. یعنی تمرکز نقطه هدف در آن مشخص نباشد. کشورهایی که در حال حاضر در حوزه اقتصادی به جایی رسیده و به عنوان کشورهای موفق اقتصادی شناخته می¬شوند، در بازه¬های زمانی 5 سال یا 10 سال در یک مسأله متمرکز شده اند. چنین تمرکزی در مدت طرح بحث اقتصاد مقاومتی در کشور دیده نشده است، این هم که کشور در همه حوزه ها بخواهد فعالیت متمرکز داشته باشد، یک کار سخت است و قطعا برخی حوزه¬ها دچار مشکل کمبود و نقصان می شوند.
اینکه یک سند در حوزه اقتصاد باید همه جنبه¬ها را در بربگیرد، حرف درستی است و 24 بند سند اقتصاد مقاومتی هم تمام ابعاد اقتصاد را در برگرفته است: مالیات، نفت و انرژی، اشتغال،مسائل اقتصاد دانش بنیان، صنایع پایین¬دستی، زنجیره تولید، آموزش، تربیت اقتصادی و ... . اما باید در اسناد پایین¬دستی تمرکز ایجاد کنیم.
به جهت همین خلا، رهبر معظم انقلاب یک سال را به عنوان اقتصاد مقاومتی نام¬گذاری کردند اما در سال-های بعد نگاه تمرکزگرایانه به اقتصاد مقاومتی داشتند به عنوان مثال: اقتصاد مقاومتی و حمایت از کالای ایرانی، افزایش اشتتغال، جهش تولید و ... .
چه قرار باشد گفتمان¬سازی و تبلیغ در بحث اقتصاد مقاومتی در محیط اطراف روی دهد و یا مباحث تبیین شده بطور عملیاتی به¬کار بسته شود، مهم¬ترین کار این است که تمرکز و اولویت¬ قرار دهیم. به عنوان مثال با توجه به شرایط فعلی کشور لازم باشد در محور 14 یا در محور 15 تمرکز بیشتری گذاشته شود. محور 14 مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز است و در شرایط فعلی گذراندن تحریم، باید تمرکز بر این بند قرار گیرد. محور 15 درباره افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالا های دارای بازدهی بهینه و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فراورده-های نفتی با تاکید بر برداشت صیانتی از منابع صحبت می¬کند. یعنی در شرایطی که امکان صادرات و دریافت درآمد حاصل از نفت مشکل است، بهتر است تمرکز بر بند 15 قرار دهیم.
اما نکته دوم اقتصاد مقاومتی یک سند قانونی است , به عنوان یک قانون بالا دستی در قوانین جمهوری اسلامی لحاظ می¬شود. بسیاری از قوانین در حال تصویب در مجلس و یا قوانین درحال بحشنامه اجرایی شدن در وزارت¬خانه¬ها، به سند اقتصاد مقاومتی ارجاع می¬شود. جنبه قانونی داشتن سند اقتصاد مقاومتی، آن چیزی است که در حال حاضر به آن خیلی توجه و دقت نمی¬شود. به بیان دیگر خیلی از نیروهای حزب اللهی و بسیجی این سند را به عنوان یک سندی که درخواست و امر رهبری است مورد توجه قرار می¬دهند اما به عنوان اینکه یک امر قانونی لازم الاجرا برای همه بخش¬ها به آن توجه ندارند.
3- آسیب شناسی دوران ابلاغ سند اقتصاد مقاومتی
در این دوران بیشتر جنبه نشر و گفتمان سازی این سند در لایه¬های بالایی جامعه انجام شده است و مردم ثمرات اقتصاد مقاومتی را سر سفره خود احساس نمی¬کنند؛ یعنی در لایه¬های زیربنایی این سند به عنوان یک قانون ساری و جاری نشده است. به عنوان مثال در بحث اقتصاد مقاومتی بسیار گفته شده است که مردم باید درست آب مصرف کنند. حال سوال این است اگر همه مردم ایران مصرف آب خود را صفر کنند، چه میزان مصرف آب واقعا کاهش پیدا می¬کند؟ مگر چند درصد مصرف آب کشور، آب شرب است؟ حدود 80 تا 90% درصد آب کشور در کشاورزی و صنعت مصرف می شود.
باید مراقب بیراهه نرفتن¬ها بود. اینکه صدا و سیما در تبلیغ اقتصاد مقاومتی مردم را به صرفه¬جویی در برق تشویق می¬کند، یکی از این بیراهه¬هاست. مگر چقدر برق مصرفی مردم است؟ اگر تمام مردم ایران تمام لامپ¬هایشان را روشن کنند این چه سهمی از مصرف برق کشور را به خود اختصاص می¬دهد؟ بخش عمده برق کشور در کشاورزی مصرف می¬شود؛ همچنین 20 تا 23% برق در خطوط انتقال برق اتلاف می¬شود؛ بخش زیادی از تلفات برق هم در خود نیروگاه برق کشور رخ می¬دهد در جاییکه نیروگاهی که بروز نشود و مسائلش حل نشود. علت قطعی برق¬های قعلی چیست؟ علت آن رمز ارز نیست. علت این است که دولت براساس تبصره 14، باید بخشی از منابع هدفمندی یارانه¬ها را صرف خود وزارت نیرو، نیروگاه¬ها و به¬سازی خطوط می¬کرد اما این کار را انجام نداده است و درحال حاضر هم چون نمی¬توانند به¬سرعت مسأله را حل کنند، در نتیجه برق کارخانه¬ها و چاه¬های کشاورزی را قطع می¬کنند. یعنی به خاطر عدم انجام تعهدات دولت در یک زمانی، کشاورزی و صنعت کشور هم در حال دچار شدن است. پس مراقب بیراهه نرفتن¬ها در مثال-هایی که به مردم زده می¬شود، باید بود.
اگر قرار بر مطالبه اقتصاد مقاومتی است باید به نحوی تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال در سال گذشته، دولت جهت جبران کسری بودجه حدود 200هزارمیلیارد تومان اوراق چاپ کرده است. سوال این است که جایگاه انتشار این میزان اوراق در اقتصاد مقاومتی کجاست؟ رابطه بازار سرمایه با اقتصاد مقاومتی چیست؟سند اقتصاد مقاومتی درلایه های زیرین و اصلی ردپایی درقوانین کشور ندارد.
سند اقتصادمقاومتی یک قانون بالادستی است و برای جاری شدن آن درکشور و شهود ثمراتش توسط مردم راهی نیست جزاینکه ذیل آن قوانینی شکل بگیرند. یعنی اگر قرار بر تصویب قانونی درحوزه کشاورزی است باید رابطه این قانون با سند ابلاغی اقتصادمقاومتی مشخص شود. در غیر این¬صورت تنها با برگزاری همایش-ها و نشست¬های مرتبط با اقتصاد مقاومتی اما اتفاقی در عمل رخ نمی¬دهد. اگر رهبری مطالبه¬ای می¬کنند متدینین، مساجد، هیئات مذهبی، مؤسسات، تشکل¬های دانشجویی و ... شروع به فعالیت¬هایی همایش برگزارکردن، تبیین کردن، بنر زدن، کتاب چاپ کردن و ... می¬کنند. آیا مطالبات ایشان در همین سطح تمام می¬شود؟ مردم در عمل اثری از اقتصادمقاومتی که رهبری بیان کرده است نمی¬بینند چون هنوز در لایه¬های زیرین و قوانین اجرایی به اقتصاد مقاومتی جاری نشده است.
یک مثال روشن از اجرایی شدن یک سند، سند کاهش جمعیت است که از بهترین برنامه هایی است که درجمهوری اسلامی خیلی درست اجراشد، همه دستگاه¬ها پای کار بودند و هرکس وظیفه خودش را می-دانست. البته بعدا اشتباهات کار مشخص شد. کاهش جمعیت خیلی خوب در کشور اجرا شد، یعنی تمام دستگاه¬ها برنامه¬شان مشخص بود، حتی کتب درسی خیلی از رشته¬های پزشکی تغییر کرد، درخانه ها و مراکز بهداشت برای بحث کنترل و کاهش جمعیت و شعار فرزند کمتر و زندگی بهتر برنامه بود،حتی این سند تا خانه ها برنامه¬های اجرایی داشت. قوانین بودجه کشور براساس جمعیت کمتر و زندگی بهترشکل گرفته بود به طوریکه اگر شخصی فرزند چهارم به دنیا می¬آورد، فرزند چهارمش مشمول بیمه تامین اجتماعی نمی¬شد و اضافه اولاد به او پرداخت نمی¬شد، بسیاری ازتسهیلات به فرزند چهارم به بعد تعلق نمی¬گرفت.
آن سند به صورت برنامه¬ای اجرایی در آمد و در اسناد و قوانین کشور جاری شد. لذا باید این مطالبه امروز از مجلس انقلابی بشود که سند اقتصادمقاومتی رادر اسناد پایین دستی وقوانین جاری کند. که اگر این کار را انجام ندهد هیچ نتیجه¬ای دریافت نخواهد کرد.
به عنوان مثال، اگر در جنگ عده¬ای برای سرود خواندن یا کارهای غیر مرتبط با جنگ و جبههه اعلام آمادگی کنند، عملا فایده¬ای ندارد و گره¬ای از جنگ باز نمی¬کند. چراکه آنجا صحنه جنگ است و فرد باید بتواند با اسلحه کار کند، توانایی خنثی¬سازی مین را داشته باشد، در پشت جبهه کمک رسانی کنید و ... ، درهر صورت فرد باید کاری انجام دهد که مناسب جبهه بوده و برای پیشبرد جنگ مفید باشد. در غیر این صورت، اینکه کاری انجام دهد که هیچ ربطی به جنگ ندارد، فایده نخواهد داشت.
به همین ترتیب، زمانی¬که صحبت از اقتصاد مقاومتی می¬شود باید راهکارهایی مبتنی بر اقتصاد را پیدا کرد. این در حالی است که اساتید کشوربطور جدی در زمینه اقتصاد مقاومتی همکاری لازم را نکردند و عملا رخ داد جدیدی در دانشگاه مشاهده نمی¬شود. تا زمانی که دانشگاه¬ها، نخبگان و قانون گذاران کشور به موضوع اقتصاد مقاومتی ورود نکنند، این بحث نتیجه¬ای جدی نخواهد داشت.
باید از مجلس این مطالبه انجام شود که در یک تا ده سال گذشته چه سهمی در اقتصاد مقاومتی داشته است؟ قوانین باید پیگیری شوند و بعد از قوانین نوبت بخشنامه¬ها می¬شود. به¬عنوان مثال، در اقتصاد مقاومتی بر بحث مسکن تأکید میشود، اما تا زمانی که در قوانین کشور جلوی مسکن مهر و مسکن ارزان قیمت گرفته می¬شود، عملا حجم زیادی تقاضای مسکن ایجاد میشود بدون آنکه مشکل مسکن حل شود.
سیاست¬های اقتصاد مقاومتی در مورد ارز تأکید بر لزوم تقویت کشور و ایجاد امنیت در برابر تکانه¬های ارزی دارد. حال باید مروری بر روندهای رخ داده در بازار ارز کشور طی چند سال گذشته داشت؟
نکته قابل تأمل این است که برخی کاندیداهای حاضر در انتخابات حرف¬هایی قابل تأمل می¬زنند. مثلاً علت وضع اقتصاد را این بیان می¬کنند که دست دولت در جیب بانک مرکزی است و در صورت نیاز دولت به پول در هر زمان از بانک مرکزی آن¬را دریافت میکند. به بیان دیگر، بانک مرکزی چاپ¬خانه پول دولت است و به همین دلیل وضع دلار ، ارزش پول ملی و ارز کشور این است. اما این مسئله درست نیست.
نظر اقتصاد مقاومتی این است که اقتصاد باید برون نگر، مردمی، مبتنی بر دانش باشد و درونزا باشد و بانک مرکزی یا سیستم مالی دولت باید این چهار اصل را در قوانین خود جای دهد. یعنی باید مردمی باشد، یعنی اگر مشکل ارز ایجاد شد این مشکل باید توسط مردم و با کمک مردم حل شود. مردم کجای حل مشکل هستند؟ اینجا مردم صرافی¬ها و صادرکنندگان می¬شوند. اما دولت چه بلایی بر سر صرافی ها و صادر کنندگان ارز آورده است؟
تمام صرافی هایی که در دهه 60، 70 و در اوج تحریم های 80 و اوایل دهه 90 داشتند بازار ارزی کشور را کنترل و اداره میکردند را تعطیل کرد، صرافی¬هایی که با وجود آنها به راحتی صادرکنندگان ارز، ارز مورد نیاز خود را تهیه می کردند. در سال 1388 که اوج تحریم های کشور شروع شد تا سال 91 ، دو قطعنامه از شورای امنیت علیه ایران تصویب شد، حتی بانک مرکزی کشور تحریم شد اما با این وجود تراز تجاری کشور مثبت بود و نزدیک به 40 میلیارد دلار صادرات و در همین حدود هم واردات داشت. این ارزها از کجا تأمین می شد؟ آیا بانک مرکزی یا معاونت ارزی¬ای بوده است؟ این اقتصاد مردمی میشود.
اما الان دولت چه کار کرده است؟ صرافی ها را بسته و برای صادر کننده قانون گذاشته است که باید حتما تعهد ارزیسامانه نیما بدهد. همین ایجاد محدودیت باعث بالا رفتن ارز شد و قیمت ارز از بازار نیما تا بازار آزاد حداقل از 2000 تومان تا ۳۰۰۰ تومان یا ۵۰۰۰ تومان تفاوت دارد. این به معنای ایجاد رانت، عدم رغبت صادر کننده به بازگشت ارز است. چرا باید صادر کننده ارز خودش را بیاورد اینجا پنج هزار تومان ارزان تر بفروشد بعد همین ارز را برود و 5000 تومان گران¬تر بخرد. بدین ترتیب سیاست مردمی بودن ارز از بین رفت.
۲.دانش بنیان بودن از چه سیستم و دانش و تکنولوژی جدید در حوزه ی تامین ارز استفاده کردهایم امروز به روزترین دانش بلاکچین است جایگاه بلاکچین در بانک مرکزی کجاست؟ بعد از گذشت تقریباً یک دهه از روزی که یک تکنولوژی وارد شده، رمز ارز هایی شکل گرفته، پول دیجیتال شکل گرفته، هنوز بانک ما تکلیفش با این قضیه مشخص نیست و یک عده شروع میکنند به ماینر کردن و تولید ارز دیجیتال و ما آنها را محدود میکنیم، اول تعطیل می کنیم و بعد دوباره به آنها مجوز می دهیم یک وضعیت نابسامان است اینکه ما از دانش در جهت پیشبرد این عرصه استفاده نمیکنیم.
۳. ما چرا به صادر کننده خودمان (که ظرفیت ماست) اعتماد نمیکنیم ؟چرا صنایعی را که ارز آوری بالایی دارند تقویت نکردهایم؟
و نکته آخر برون گرا بودن و از ظرفیت بیرون استفاده کردن است. ما در کشوری هستیم که دورتادور مارا کشور هایی تشکیل داده اند که حداقل در سال بالغ بر ۶۰۰ میلیارد دلار واردات دارند سهم ما از این بازار چقدر است؟صفر.
سهم ما از صادرات و واردات در کشور عراق و افغانستان و همسایه های شمالی و آسیای میانه و کشورهای جنوبی خودمان چقدر است اگر ما بخواهیم اقتصاد مقاومتی در کشور عملیاتی شود این موضوع را باید در قوانین جاری و ساری بکنیم.ّ
هیچ راه دیگری وجود ندارد، به عنوان مثال ممکن است یک مدیر در یک اداره یک پدر بزرگ این خانواده اینها خودشان یک نگاهی داشته باشند که مخارج و درآمدشان را مدیریت کنند و به سمت اشتغال و تولید بروند در جامعه این به بعد اقتصاد مقاومتی خیلی پررنگ شده است که اقتصاد مقاومتی یعنی رفتن به سمت تولید و تولید ثروت کردن و تولید اشتغال کردن ولی ما نباید فریب بخوریم چون این موضوع سهم زیادی از اقتصاد کشور را تامین نمی کند.
وقتی ما در نظام جمهوری اسلامی می خواهیم یک طرح و ایده بدهیم باید آن ایده اگر در کشوری باشد که حکومتش اسلامی نیست و بر پایه ولایت فقیه نیست مثلا کشور ترکیه باید با هم فرق داشته باشند بعضی از افراد می گویند که ما برای اقتصاد مقاومتی باید پول را حذف کنیم ما باید از ساختارهای بانکی و اقتصادی که در جامعه هست و اینها منشاء ربا است نباید استفاده بکنیم.
و اینها منشأ مثلا ربا هست نیاییم استفاده بکنیم. ما باید خودمان اصلا شبکه پولی راه بندازیم یا مثلا درآمد بازار سرمایه، میاییم میگیم بازار سرمایه یک بازاری است که اصلا ما نباید بهش ورود کنیم، ما باید بیاییم یک شبکههای مجزا در کنار ایجاد کنیم که مردم نروند پولشان را در بازار سرمایه بگذارند
بعد هم میاییم در مورد بازار سرمایه خب مثلا یک نفی میکنیم. بله یک وقت هست شما در یک کشور اقلیتی هستید، در یک کشوری که حکومتش اسلامی نیست، نظام ولایت در آن حاکم نیست، شما میتونید ایدههای خیلی زیادی رو بگذارید.
اما وقتی داریم در نظام اسلامی زندگی میکنیم خیلی مراقب باشیم، باید تمام ایدههایی که میدیم باید در ساختار حکومت اسلامی تعریف بشه نه در ساختار دولت. بله دولت ممکنه اشتباه کند، در بازار سرمایه واقعا ناکارآمدی دولت ما را به اینجا کشاند اما ما نباید توی ایران بگیم اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد بدون بازار سرمایه و بورس؛ این اصلا معنا ندارد.
اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد مجزا از نظام پولی و ربوی کشوراست خب این یعنی چی؟
یعنی ما عملا داریم تایید میکنیم که ما اپوزیسیونی هستیم، اقلیتی هستیم، میخوایم بشینیم اقتصاد مقاومتی کار کنیم، انفاقی نمیافتد.
ما در یک شهرستانی رفتیم یک طرحی دادیم که آقا بیایید شما در مثلا هزارتا از این فروشگاههایی که اطراف مساجد هستند پوز بگذارید یک باشگاه مشتریان ایجاد بکنید از این فروشگاهها تخفیف بگیرید، این مبالغش بیاد در یک صندوقی، اون صندوق برای اشتغال و ازدواج همون منطقه شروع کند به کار کردن. بعد جالب است که این طرح به جایی نرسید. علتش این بود که برخی از دوستان اونجا میگفتند که اصلا ما نباید بریم از سیستم بانکی پوز و اینا استفاده کنیم، باید خودمون اصلا از یک روش تقاطعی استفاده کنیم. مثلا یک مسجد رب درست کند، یک مسجد نان درست کند، یک مسجد ترشی درست کند، این ترشی رو بده به این، این رب رو بدهد به اون.
ببینید خیلی مراقب باشیم. یک وقت مسیر رو اشتباه نریم.
اقتصاد مقاومتی یعنی استفادهی هوشمند، هوشمندانه، به روز، علمی، کارشناسی از اون چیزی که در جامعه هست، اونم در حکومت اسلامی، ما باید در داخل حکومت تعریف بشیم. ما باید داخل نظام اسلامی تعریف بشیم. حالا بحثش اینجا نیست، بحث حکومت اسلامی بحث مفصلی است. حضرت امام (ره) که مبدع ولایت فقیه است خیلی حرف عجیبی. ازش پرسیدند که آقا (در اون زمان نوارهای ترانه بود از این نوارهای کاست) پرسیده بودند اینها حکمش چیه؟ آقا فرموده بودند اینا در داخل ایران ضبط شده یا در خارج ایران؟
خیلی عجیب است. حکومت اسلامی حتی اینهاش موضوعیت دارد که اینها در داخل حکومت یا خارج حکومت است.
بنابراین وقتی ما در حوزه حکومت اسلامی میخواهیم بحث کنیم نباید راهکارهامون، راهکارهایی باشه خارج از دستگاه حکومت، خارج از دستگاه نظام.
4.جمع بندی
جمعبندی عرایضم که اقتصاد مقاومتی را دوستان ما تنزل نبخشیم، مراقب باشیم.
اقتصاد مقاومتی یک سند بالادستی است، یک قانون است ذیل قانون اساسی ما.
این قانون بالادستی اگر همینطور خام دست ما دست به دست بشود اتفاقی نمیافتد. اینکه ما مثلا وزیر ما این را بخواند مثلا بگوید تامین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی. خب این رو باید در قانون بیایید بگذارید، در قانون بودجه باید بگذارید، در قانون برنامه هفتم باید بگذارند وگرنه اتفاقی نمیافتد. اینکه مردم بعد ده سال میگن آقا ما هیچ چیزی از اقتصاد مقاومتی سر سفرهمان ندیدیم، به این جهت است که ما اساتید انقلابی، ما اساتید حزباللهی هم متاسفانه سطح مطالباتمون رو به مطالبات عمیق لایههای زیرین نبردیم.
من ببخشید این گلایه رو لازم است بگم چون به خود بنده هم برمیگرده، کدام یک از اساتید ما رفته یک قانون مصوب رو در طول این ده سال گذشته برداشته این رو نشسته ریز نقد کرده و براش پیشنهاد آماده کرده حالا به مجلس و مجمع یا به جای دیگه داده؟ چند نفرند؟ حداقل بنده خبر ندارم، حالا شاید هم دوستانی بودن، اینکه یک قانون رو کامل بخونید.
الان قانون برنامه هفتم داره میاد. ما اگر دوستان نتونیم اقتصاد مقاومتی را در قانون برنامه هفتم زنده بکنیم، اتفاقی در این کشور نخواهد افتاد.ما سر کار نباشیم.
عرض من این است، بخواهم روشن مثال بزنم، مثل این است که ما هی بیایم بگیم که آقا باید در حوزه نظامی قوی بشیم بعد یک عده جوان خوب بروند کولتوف مولوتوف بسازند، هر روز هی روشهای
تا زمانیکه وزارت دفاع ما، سپاه ما ارتش ما نیاد هزینههای چند میلیاردی، چند هزار میلیاردی بگذارد، کار بکند، اولویتش را این قرار ندهد، ما در حوزه نظامی پیشرفتی نخواهیم داشت.
لذا ما باید سطح فرهنگ سازی رو از سطح قانونگذاری جدا کنیم.
ما باید سطح فرهنگ سازی را از سطح قانونگذاری جدا کنیم بله وظیفه من که در مسجد هستم چیست این است که حرفهای رهبری را به در و دیوار مسجد بزنم این است که من یک کتابچه ای به دست مردم بدهم اینکه مردم را تشویق کنم به این که درست دارایی شان را مدیریت کنند به سمت تولید بروند کالای خارجی مصرف نکنند کالای ایرانی مصرف کنند این وظیفه نیروی فعال در مسجد است .
اما وظیفه کسی که مثلاً فرض کنید در یک سازمان حداقل حتی کارمند، کارشناس ارشد، مدیر، مدیرکل هستند دیگر این نیست نباید خودش را گول بزند، وظیفه ما در مجلس انقلابی این است که گاهی اوقات نقد خودمان را عرض می کنم گاهی اوقات ما از نماینده انقلابی میگیم که نماینده انقلابی مثلاً در فلان قضیه به کی رای دادی
اصلاً این چقدر مهم است؟ باید ما ازش بپرسیم نماینده انقلابی تو در طول یک سال برای تحقق اقتصاد مقاومتی در کمیسیون انرژی عمران برنامه اقتصاد چه کار عملیاتی کردی؟ جلوی کدام قانون مخالفت با اقتصاد مقاومتی را گرفتی؟ آیا ما بعد از یک سال که از مجلس دارد میگذرد هیچ کدام از این قوانین مغایر با اقتصاد مقاومتی نبوده؟ اگر نبوده خوب الحمدلله مشکلی ندارد .اگر بوده چرا جلوش را نگرفتیم؟ یا قوانینی که در طول یکسال آمده تناسبش با اقتصاد مقاومتی چیست؟
بنابراین من خواهش هم از تمامی دوستانی که ویدیو را می بینند الان هم به طور زنده در خدمتشون بودیم این که واقعاً ما با مسائل ریشهای و عمیق باید ورود بکنیم.
کیس محوری خوبه اینکه باید یک مورد خاص را ببریم مشکلش را حل کنیم اما یادمان باشد ما در ساختار حاکمیت تعریف می شویم ما در دولت اسلامی داریم زندگی میکنیم ما اگر میخواهیم تغییر اساسی در جامعه بدهیم باید برویم از قوانین شروع کنیم یعنی مبدا حرکت ما قانون است.
مثلاً در همین کالای ایرانی،( البته ما یک قانونی داریم که در مجلس های قبل مصوب شده قانون حمایت از کالای ایرانی را داریم قانون خوبی هم هست یعنی شرایط خیلی خوبی داره) مثلاً یک بندش این است که اگر کالایی در داخل ساخته بشود واردات این کالاها ممنوع است هرچند اجرا نشده است الان هم اجرا نمیشود الحمدلله ولی می خوام بگم این قانونی کرد اقتصاد مقاومتی را جاری و ساری بکند.
علی ای حال خیلی عذر خواهی می کنم چون کلا خیلی سخته که آدم در کلاسی که مخاطب نداره صحبت کنه وقتی که مخاطب هست بالاخره بینش سوالی پیش میآید رفت و برگشتی باشد ولی وقتی که مخاطب نیست ما هم عادت داریم معمولاً پای تخته حرف میزنیم چیزی مینویسیم کلاً دست و پای ما خیلی بسته است تو این کلاسهای اینطوری
5. پیشنهادات:
علی ایحال امیدوارم این بحث که من کردم البته عرض می کنم شاید خیلی از اساتید نکات بنده را گفته باشند من بیشتر هدفم اینه که از عزیزان دوستان یه مقداری توجهشان به اقتصاد مقاومتی از منظر قوانین هم باشد این حرف های بنده اگر حداقل تاثیرش این باشد که عزیزی که مثلاً اعلام میشه امشب اخبار اعلام میکنه که مثلاً بخش نامه بودجه ۱۴۰۱ توسط رئیسجمهور ابلاغ شد حداقل این باشد که ما این را ورقی بزنیم با اون سوادی که از اقتصاد مقاومتی داریم با آن مبانی که ازش می شناسیم ببینیم چقدر باهاش سازگار هست اگر میخواهیم قلم بزنیم من چون دیدم خیلی از دوستان قلم میزنند روزنامه جاهای مختلف حوزه قوانین خیلی مهم است امروز هم که مجلس ما مجلس انقلابی است کمک می کنید به ما من همین جا هم دعوت میکنم و خواهش هم می کنم از دوستان که این تیکه صحبت من رو جدا هم تقطیع بکنند و این را از طرف مجمع اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از اعضای هیئت امنای اونجا عرض می کنم مادرمجلس یازدهم در فراکسیون گام دوم و اکثر نمایندگان که نمایندگان انقلابی و معتقد به اقتصاد مقاومتی هستند اعلام میکنیم هر کدام از دوستان و بزرگواران، اساتید، دانشجویان روحانیون محترم، نخبگان حتی بازاریان، بانوان عزیز کسانی که در قوانین جاری کشور مواردی را میبیند که احساس میکند این موارد با روح اقتصاد مقاومتی و سند اقتصاد مقاومتی مغایرت دارد هم این را به ما بگویند ما در مجمع اقتصاد مقاومتی در خدمت دوستان هستیم حتماً راههای ارتباطی وجود دارد به دست خودمان برسانند بنده خودم هم سایت دارم دوستان می توانند ارتباط برقرار کنند هم در صفحات شبکههای مجازی اگر پیشنهادی هم دارند الان زمانش هست.
یعنی دو نفر سه نفر ۵ نفر دور هم جمع بشید و بگید اقا مثلا ما در حوزه آموزش و پرورش محیط زیست، صنعت معدن ما احساس می کنیم اگر این چهار خط به عنوان قانون بیاید کلی از مشکلات حل میشود در راستای اقتصاد مقاومتی است. این را به ما برسانید حتماً به ما برسانید حتماً پیگیری می کنیم امروز کار ما در مجلس این است که قوانین را در جهت اقتصاد مقاومتی مدیریت کنیم.
در راستای اقصاد مقاومتی است اینو باید برسونید حتما باید برسونید حتما ما پیگری میکنیم ، امروز کار ما در مجلس اینه که قوانین را درجهت اقتصاد مقاومتی مدیریت کنیم و بدانید که شما یه خط قانون نمی نویسید ، گاهی اوقات یه قانون خوب سالها برکاتش برای کشوره همچنان که گاهی اوقات یک خط قانون بد ، شاید بگم همین الان یه قانون تو ذهنمه که دوستان در مجالس قبل نوشتن نمی گم عنوان قانون رو ولی تا همین الان چند هزار میلیارد ضرر رو دست دولت گذاشته رو دست کشور گذاشته و این تا زمانی که اصلاح نشه همینطوری ضررش ادامه دارد علی ای حال امیدوارم که این سخنان بنده مقدمه ای بر این قضیه باشه که انشالله ما بتونیم استفاده کنیم ما در خدمت دوستان هستیم اگر کسی سوالی داره بنده در خدمتون هستم اگر نه که دیگه رفع زحمت کنیم
6. پرسش و پاسخ
مجری : تشکر میکنیم ازشما آقای دکتر استفاده کردیم از مباحث بسیار خوبتون امیدوام که دوستان هم از مطالب بسیار خوب و ارزنده شما استفاده کرده باشند.
سوال اول
-آقای دکتر به موضوعات بسیار خوبی اشاره کردید در صحبت هاتون یکی از موضوعاتی که بهش اشاره کردین عملیاتی نشدن اسناد جامع تو کشوره مثل نقشه جامع علمی کشور ، در حقیقت سند اقتصاد مقاومتی و سند های از این دست دلیل اصلی این اجرا نشدن رو در حقیقت چی قلمداد می کنید؟ و چه کاری باید صورت بدیم که این مناسبات اصلاح بشود؟ ، ما تو کشورمون تورم قانون داریم یعنی قانون زیاد داریم آیا میشودکاری کرد که بدون این که ما قانون گذاری کنیم همین قوانینی که هست رو اصلاحاتی روش انجام بدیم و سعی کنیم که این فاصله بین سیاست گذاری و اجرا رو کاهش بدیم ؟
-استاد: بله این سوال خیلی خوبی کردید منم در عرایضم همین رو مد نظرم بود که عرض کنم اینکه قوانین جامع داریم و اجرا نمیشه چند تا علت دارد عرض کردم یک علتش این است شاید که نه قطعا یک علتش این است که ما قوانین پایین دستی اون رو تدوین نکردیم ، یعنی مثلا نوشتیم سند اقتصاد مقاومتی خب الان چکار کنم این رو ، این باید بیاد در قوانین پایین دستی جاری بشود پس علت اولش این است که ما سند اجرایی نداریم مثل این که الان بر فرض در این گفتگوی مجازی مثلا بیایم بگیم که این گفتگوی مجازی باید با بهترین کیفیت باشد.
خب اینکه یک امر کلی .ذیلش باید ما یه فرآیندهای بنویسیم ،که آقا دوربین باید این باشد ، نور باید این باشد ؛ اینترنت باید این باشد ما اینها رو نداریم این نکته اول است.
نکته دوم عزم و اراده خود متولیان امره ، بلاخره دوستان در حوزه اقتصاد ، اقتصاد جز علوم انسانیه چرا جز علوم انسانیه چون انسان در آن نقش داره با فیزیک یا شیمی یا ریاضی فرق میکند ، ریاضی دو دو تا چهارتاست ریس جمهور هرکس باشد دو دو تا چهار تا فرق نمیکند ، ریس جمهور هرکسی باشه آب تو دمای 100 درجه می جوشد اما در علوم انسانی انسان موثراست.
مخصوصا در کشور ما که کشوری مبتنی بر مدیریت فردی، یعنی یک ریس جمهور بیاد،کل سیستم رو عوض میکند نفر بعدی میاد کلا اون مسائل قبل میزارد کنار یه بحث جدید.
پس اول اینکه ما قوانین پایین دستی نداریم
دوم اینکه ما عزم و اراده نداریم
و سوم اینکه در قوانین قضایی و جزایی ما برای اینکه فرد به اسناد بالا دستی عمل نکرده جرم انگاری نشده .
یعنی اگه الان اگر آقای ریس جمهور مرداد ماه کارشون تموم میشه خب ایشون رو دعوت میکنند در جلسه ای ازشون تقدیر می کنند براشون آرزوی موفقیت می کنند یک هدیه هم بهشون میدن و ایشون هم تشریف میبرند ، هیچکس نیست سوال بپرسد که آقای ریس جمهور بله این ریس جمهور پاکدست بوده ممکن است، یک ریال هم برای خودش نبرده ممکن است یه سند مالی به نفع کسی امضا نکرده باشد.
اما اگر این ریس جمهور فلان سند بالا دستی رو انجام نداده بود یا برنامه رو که بجای این که ما رشد 8 درصد داشته باشیم رشد منفی 2درصد داریم - اینا رو کی باید جواب بده؟ ، ما در قوانینمون برای این جرم انگاری نکردیم .- همون ترک فعلی که قوه قضایه اخیرا داره روش کار میکنه پس این سه تا رو باید حل کنیم یا اون کسی که بر مسندی میشینه باید بداند که یه قانون بالا دستی داره باید اجرا کنه اگر اجرا نکنه دیوان محاسبات مثل سند های مالی که داره یک یه تومنی هم گاهی اوقات طرف رو کلی ازش باز خواست میکنن رو برای ترک فعلش هم بازخواست میکنند-این سه تا رو اگر ما انجام بدیم .
در خیلی از کشورها ما دادگاه قانون اساسی داریم خیلی جالبه ! دادگاه اساسی چکار میکنه دادگاه اساسی ، دادگاه اساسی طرف رو میخواد میگن آقا تو ، تو دوران مسولیتت این اصل قانون اساسی رو نتونستی اجرایی کنی، دزد نبودی، آدم خیلی خوبی بودی، خیلیم آدم با اخلاق بودی، با کلاس بودی خیلی خوشتیب بودی اما شما این اصل قانون اساسی را نتوانستید اجرا کنید و واقعا برایش جرم انگاری کرده اند من فکر میکنم که ما نیازمند این هستیم که این جرم انگاری در حوزه رفع ترک فعل انجام شود.
سوال دوم:
-آقای دکتر شما به فقدان فرایندها، فقدان سند اجرایی و نبود نظامات بازخواست اشاره کردید که از یک مسئولی که آمده و یک مسئولیتی را بر عهده گرفته و به آن مسئولیت آنطور که باید عمل می کرده، عمل نکرده باید بازخواست شود. من فکر میکنم که شما در حقیقت شما به نظامات تنظیم گر و ناظر بر روند اجرایی یا عملیاتی شدن سند اشاره میکنید، فکر میکنید چه اقداماتی باید انجام دهیم تا نظامات تنظیم گر یعنی هسته ای که می آید بین سیاست گذار و بخش اجرا می شود چطور باید این ها خودشان را باید سامان دهند که بتواند این فقدان و این فاصله را پر کند؟
-این راه حل نه به عنوان اینکه من نماینده مجلس هستم و بگویید همه چیز را به قانون ربط می دهد، ولی واقعا طراح آن قانون است.
مجری: خب قانون می شود دوباره سیاست گذاری ...
-نه ما قانون چند سطح داریم ما الان قانون در سطح سیاست گذاری و راهبردکلان داریم، اما الان 24 بند در اقتصاد مقاومتی داریم، آیا 24 بند واقعا برای هر بند باید تکلیف دستگاه ها قانونا باید مشخص شود یعنی ما بیاییم این بند را وارد قوانین کنیم مثلا افزایش تولید داخلی نهادهها و کالای اساسی، این نهادهها کی گفته شده؟ بیش از ده سال قبل. اگر همین را کسی انجام دهد ما مشکل نهادهها را نداشتیم، در حوزه نهادههای دامی، غیر دامی، نهادههای تولید، خب الان شما از هیچکس نمی توانید بپرسید که چرا انجام ندادید، این یک بحث بوده یک آقایی این را نوشته، حرف خوبی هم هست، ابلاغ شده و تمام شده. حالا قانون را شما باید جوری بنویسید، نکته شما درست است ما یک ضعف داریم قانون را که مینویسیم ذیل قانون بخش نامه های ما باید آن فرآیندها را ریز انجام دهد، ما این را نداریم یعنی بخش نامه های ما هم متاسفانه خیلی از جاها با ابهام مواجه می شود ما یک بخشنامه ای را مدیر دولتی مینویسد و ابلاغ می کند که خودش را محدود نکند و خودش قدرت را بتواند داشته باشد.
سوال سوم
-شما اشاره کردید که ما عدم تمرکز در برنامه های توسعه داریم یعنی برنامه توسعه را طوری می نویسیم که دوست داریم تمام آرزوهایمان را در آن برآورده کنیم. فکر میکنید هدف اصلی از کلی و جامع نوشتن این اهداف اجرا نکردن آن ها نیست؟ یعنی جوری عالی می نویسند که نخواهند اجرا کنند، نخواهند بازخواست شوند، نخواهند از آن ها شما اجرا را مطالبه کنید؟
-حالا من این را نگفتم ولی حرف شما درست است. خیلی وقت ها ما قانون را به گونه ای مینویسیم که عمل نکنیم یا به گونه ای می نویسیم که آنقدر وسیع باشد که همه بدون هیچ زحمتی در این قانون شکل بگیرند مثلا بخواهیم بگوییم وظایف یک دانشجوی خوب چیست بعد بگوییم دانشجویی که ورزش کند، استراحت کند، تفریح کند، کتاب بخواند، همه چیز را بیاوریم این که دانشجوی خوب نمی شود. دانشجوی خوب باید به اصطلاح سیتره دانشجوی خوب وجود دارد.
معمولا قانون را می نویسند که عرض کردم خدمتتون ما چرا قانون می نویسیم؟ چرا سند می نویسیم؟ سند باید یک: اهم و فی الاهم کند، اولویت بندی کند، تمرکز ایجاد کند. قانونی که نه تمرکز ایجاد کند نه اولویت بندی ایجاد کند که دیگر قانون نمی شود. لذا به نظر من از آن فرد پرسیدند مهم ترین عامل طلاق چیست؟ گفت ازدواج. خب واقعا راست میگوید اگر ازدواجی نباشد طلاقی هم نیست. به نظر من یکی از مهم ترین عوامل این که اسناد ما اجرایی نمی شود خودِ سند است، یعنی خودِ سند به گونه ای است که هم خیلی وسیع است و هم تکلیف و تمرکزی را ایجاد نمیکند. با اینکه در اسناد توسعه کشورها الان مثلا ما برنامه هفتم را داریم، من خودم واقعا به عنوان یک قانون نویس نظرم این است که ما بیشتر از سه اولویت اگر در یک قانون تهیه کنیم یعنی قانون برنامه مثل قانون برنامه ششم که الان کمتر از 15،10 درصد آن اجرا شده ما اینطور خواهیم بود، یعنی قانون را می نویسیم بعد ده درصد آن هم اجرا نمیشود، پنج درصد آن اجرا می شود.
اگر ما میخواهیم قانون برنامه هفتم یک قانون متمرکز باشد به نظرم فقط باید سه تمرکز کنیم مثلا بگوییم یک: کشاورزی، دو: محیط زیست که آب هم جزو آن میشود(بحران آب)، سه: مثلا بگوییم، تقویت بحث دانش بنیان. تمام . حالا ما بیاییم صنعت را بیاوریم، هواپیمایی را بیاوریم، پتروشیمی را بیاوریم، صنایع خرد را بیاوریم، صنایع کلان را بیاوریم، توسعه روستایی را بیاوریم و... همه را بیاوریم که نمی خواهیم انجام دهیم. کشور دارد کارش را انجام می دهد ما روی سه تا تمرکز کنیم، یک: جمعیت، دو: کشاورزی، سه: مثلا بحث محیط زیست این سه تا می شود اولویت... آقا توی این 5سال اینا میشود اولویت ما. بودجه میخواید تقسیم کنید باید حتما بخش عمده بودجه در این راستا باشه. جهاد کشاورزی باید بیشترین بودجه رو بگیره. محیط زیست ما، بحث مخصوصا آب ما، بحث انرژی ما. اما الان خبرهایی که داریم الان خیلی از مجموعه ها شروع کردند، دارند سند می نویسند... تا الان من یک جایی رفته بودم گفتند ما الان 23 تا اولویت در اوردیم... خب 23تا که اولویت نمیشود.... 23تا چی که داخلش نیست؟! همه چیز هست! صنعت هست، معدن هست، خودروسازی هست، هواپیما سازی هست، موشک سازی هست ... خب اینکه دیگه اولویت نمیشه!
سوال چهارم
-آیا با این نظامات اقتصادی مدرن، میشود اهداف اقتصادی گام دوم انقلاب اسلامی رو اجرایی کرد؟ یعنی با این نظاماتی که داریم، بانک داریم، بورس داریم، بازار سرمایه داریم، بازار مالی داریم، وزارتخانه های مدرن داریم، بیمه مدرن داریم، یعنی همه نظامات در حقیقت مدرنی که در جامعه تحت عنوان نظامات لیبرال، بهشون قلمداد میشود، آیا میشود با این ها اهداف اقتصادی گام دوم انقلاب اسلامی که یکی از اونها عدالت اجتماعی، هست رو محقق کرد یا خیر؟
-ببینید بانک یا بورس یا به قول شما بیمه، این ها چیزهاییست که واقعا یه ابزار و وسیله هست... یعنی مثلا شما امروز واقعا -بیمه یک نیازه نمیتونید ازش عبور بکنید-... یعنی بیمه، اگر شما بیمه رو بردارید، خب واقعا چه اتفاقی در کشور میفته؟! یا مثلا بازار سرمایه چه کار میکنه؟! بازار سرمایه قراره سرمایه های خرد رو بیاورد در خدمت اون کسی که، اون تولید کننده و اون کسی که نیازمند منابع هست قرار بده یا مثلا بورس کالا چه کار میکنه؟ قراره کالا رو بیاورد شفاف در اونجا کشف قیمت بکند و عرضه بکند. یا خود بانک، بانک قراره چه اتفاقی بیفته؟ سرمایه های خرد رو جمع کند در اختیار تقاضا کنندگان قراره بدهد. حالا پس ما به یک چیز ...
توضیح بیشتر سوال
-آقای دکتر، دوستان اینطوری به موضوع نگاه میکنند - یعنی فکر میکنم اینطوری نگاه میکنند- که حالا بورسی که ما داریم، خب مردم با این فکر میان به بازار بورس که پولشون رو بذارن 2 برابر بشه 3 برابر بشه... یعنی مثل قمارخونه! شما بری توی این کازینو سرمایه گذاری کنی و ببینی که آیا این پوله حالا افزایش پیدا میکنه یا شما ضرر میکنی. یعنی یه جورایی مردم احساس میکنند، یعنی اون کسی که این سوال رو پرسیده احساس میکند بورسی که در دنیا وجود داره یه جورایی قمار... در حقیقت توی غرب هم شما میری خیلیا به بورس میگن جایی که شما میری gambling میکنی یعنی قماربازی میکنی... فکر میکنم مردم منظورشون این است. یا در نظام بانکی، مردم احساس میکنند یک نظام بانکی وجود دارد که میاد سرمایه ها رو جمع میکند قدرت خلق پول هم داره میاد، خدمتتون عرض کنم اقتصاد رو به چنگ میگیرد، اصلا دیگه به مردم اجازه نمیدهد که در حقیقت نقشی که می بایست رو در اقتصاد ایفا کنند مثلا الان مردم اعتراض دارن نسبت به این موضوع که چرا در نظام بانکی بیش از 85% تسهیلات بانکی در اختیار 2% ، 3% جامعه است و فقط 15% مربوط میشه به 98 و 99 .... من فکر میکنم که منظور این فردی که سوال کرده اینه...
پاسخ:
-بله من میخواستم برسم به این موضوع... ببینید پس اصل این قضیه رو ما نمی تونیم نفی کنیم، این یک نیازه. اما اینکه آیا بازار سرمایه واقعا با نظامات اقتصاد اسلامی ما، و نظام عدالت محوری که ما به دنبالش هستیم، آیا تناسب دارد یا خیر؟! من میگم خیر... قطعا باید اصلاح بشود. آیا نظام بانکی ما با اون نظام بانکداری اسلامی که بر اساس مشارکت است واقعا یعنی همخوانی 100% داره؟! من میگم خیر. قطعا باید اصلاح بشه. من خودم جزو کسانی هستم که معتقدم اگر مسئولین بانکی ما و کسانی که در حوزه بانکداری فعلی، بانکداری اسلامی ما دستشون در اجراست، در تصمیم سازی است. اگر واقعا معتقد باشند به اینکه اصل مشارکت قطعا میتواند هم منافع مردم هم منافع تولید و هم منافع بانک رو تامین بکند، ما امروز یک جراحی بزرگ در عرصه بانکداری داشتیم... لذا یا در خود بیمه، بله خود بیمه هم همین است... این شرکت های بیمه امروز یکی از سود ده ترین شرکت های اقتصادی در دنیا هستند....دو تا بحث است دقت بکنید دوستان. آیا اینها با اقتصاد اسلامی و مبانی اقتصاد اسلامی همخوانی دارند این چیزی که الان ما داریم؟من میگم خیر. اما اینکه الان چه کار بکنیم؟دقت کنید یه نکته ظریفی بود که من در صحبت هام عرض کردم. یه وقت ما در یک جامعه و حکومت غیر اسلامی هستیم. میگیم که مردم پولاتون رو تو بانک نذارید. چرا میذارید؟مردم پولاتون رو تو بازار سرمایه نبرید چرا میبرید؟مردم اینارو تحریم کنید.شاید بتونید این کارا رو بکنید اما یک وقت در داخل حکومت اسلامی داریم فعالیت می کنیم. آیا ما در داخل حکومت اسلامی می توانیم بانک را تحریم بکنیم؟ آیا میتوانیم بازار سرمایه را تحریم بکنیم؟من فکر میکنم اینجا وظایف ما غیر از خارج از نظام اسلامی است. میگم این بحثش مفصله اتفاقا بحث عمیقی هم دارد.
یعنی بحثی است که باید مناظره هم بذاریم. مثلا چندین ساعت روش حرف بزنیم. مبانی بسیاری دقیقی دارد. بحث های خیلی دقیقی داره که اینجا باید با هم صحبت کنیم. لذا راهش این نیست که ما مردم رو مثلا از نظام بازار سرمایه بگیم بازار سرمایه بد،بانک هم بد، بیمه هم بد،بعد بگیم خب الان همه چیز بد، پس ما چی کار بکنیم. بگیم هیچی. اینا که اسلامی نیستن اینا غربی اند، لیبرالی هستند،ما اینجا باید دو تا کار بکنیم:
یک کار تلاش خودمون رو بکنیم که همین سیستم های موجود رو با نگاه اقتصاد اسلامی و با نگاه مبانی دینی خودمون اصلاح کنیم که من میگم می شود اگر عزمی باشد،کاملا میشود.مثلا ما در بازار همین بورس جالبه که این رو من بگم خدمت شما . چون واقعا این رو مطالعه میکنم عرض میکنم. اتفاقاتی که در بورس ایران میفتد، در بورس لائیک ترین کشور دنیا نمیفتد یعنی واقعا یه نفر نمیتواند بیاد یه پولی بذاره روزی 5 درصد سود بکند
بعد از مثلا 10 روز 50 درصد سود رو برداره ببرد، در هیچ جای دنیا اتفاق نمیفتد. یعنی ما بورس رو خیلی لیبرال تر از خود کشورهایی که دارند بورس رو اداره میکنند داریم اداره میکنیم بعد برای این راهکار گذاشتند.
کاملا ما سیستم هایی در داخل بورس داریم که اگر فردی بخواد ورود بکنه و اونجا بازی بکنه با قیمت ها و بازارسازی بکنه بلافاصله شناسایی میشه و کاملا حذف میشه از بازار توبیخ میشود، جریمه میشود خب وقتی که قوانین اجرا نمیشود مثلا ما داریم در بورس وقتی یک نمادی 15 روز 10 روز یکسره مثلا این رشد داشت . رشدش مثلا به این درصد رسید، باید متوقف بشود براش کنفرانس برگزار بشود، علتش رو واکاوی کنند و بره کدوم یکیش انجام شده هیچی، لذا در بانک هم همین است. در بانکی که الان ما داریم واقعا لیبرال ترین بانک های کشورهای دیگه ی لیبرالیستی که مهد لیبرالی هستند واقعا بانک ما رو ندارند.
این که همون ابتدا یه نفر بیاد پول بذارد باهاش قرارداد ببندیم سود 18 درصد 20 درصد ما بهت میدیم بعد بانک ضرر میکند ما در یکسال دو سال قبل 70 هزار میلیارد تومان بانک مرکزی به بانک ها داد برای این که سود سپرده هاشون رو بدن خب این در کجای دنیا امکانپذیره؟ بانک ترازش منفی بشه ورشکسته میشه اعلام میکنند آقا ورشکسته شده تموم شد.
لذا من عرضم رو تمام بکنم
این که ما باید بیمه، بانک ، بورس حتی نظام های خرید ما واقعا این همه فروشگاه های به اصطلاح هایپر مارکت های زنجیره ای که شکل گرفته واقعا این با مبانی عدالت در کشور ما همخوان است در یک شهری که کل جمعیتش 10 هزار نفرند یک دفعه یک هایپر مارکت میخوره 100 تا مغازه جمع میشود ورشکست میشوند.
آیا با مبانی عدالت همخوانی داره؟آخه این با کدوم مبانی مبانی ما میخونه؟اما دقت بکنید اصلاح در نظام اسلامی با ورود در نظام غیر اسلامی فرق میکند.
در نظام اسلامی ما حق تحریم نداریم بیاییم بگیم بانک تحریم، بورس تحریم، بیمه تحریم مثلا آقا خرید از هایپر مارکت تحریم، همه چیز رو تحریم کنیم، نه باید ما هم به جهت اصلاح حرکت بکنیم هم از این طرف مدل های جایگزین رو واقعا بگذاریم که من فکر میکنم
به جهت این که تخصص خود من هم اقتصاد اسلامی هست و در این حوزه ها واقعا در حد اندکی گشت و گذار زدیم
واقعا اعتقاد دارم امکانپذیره منتها لازمه ش این است که کسانی که بر مسند قانون گذاری و اجرا تکیه میزنند خودشون ایمان قلبی داشته باشن وقتی یک رئیس بانک یک مدیر بانک خودش هیچ اعتقادی به اقتصاد اسلامی ندارد خب معلومه که بانکداری اسلامی هیچ وقت جاری و ساری نخواهد شد.
بنده هم مجدد تشکر میکنم از شما و همه دوستانی که حوصله کردن و این مباحث ما را به هر چند دقیقه ای که تحمل کردند و گوش کردند تشکر میکنم.
انشاءالله موفق باشید