مفهوم و مولفه های اقتصاد مقاومتی

دکتر حجت الله عبد الملکی

 

 

جلسه هشتم:

 

مفهوم و مولفه های اقتصاد مقاومتی مردمی

 

باحضور دکتر حجت الله عبدالملکی

 

 

 

بخش اول: نکات آموزشی

 

توضیحاتی پیرامون شرکت در جلسات و آزمون­ها:

 

دانشجویان  از طریق سایت در آزمون می­توانند شرکت و حضور خود را ثبت کنند. ترم­های دانشگاه دوازده هفته­ای است و بعد از اتمام کلاس­های ترم، آزمون جبرانی برای افرادی که بعضی از آزمون­ها را قبول نشده­اند، برگزار می­شود. بعد از این آزمون یک هفته استراحت و سپس ترم بعدی شروع می­شود. برنامه ترم جدید در همین مدت ارائه خواهد شد و افراد می­توانند واحدهای­شان را انتخاب کنند. در ترم بعد نیز در ساعت­های 17 تا 19 چهارشنبه­ها کلاس به صورت آنلاین برگزار خواهد شد و بقیه کلاس­ها هم به صورت آفلاین خواهد بود که جزئیات آن در هفته­های آتی بیان خواهد شد. کلاس ما از طریق اسکای روم و سایت دانشگاه[1]به صورت آنلاین پخش می­شود، فیلم­ها و متن­ها نیز همان­جا بارگزاری می­شود.

 

بخش دوم: تحلیل روز

 

1- تحلیل نسبت بورس و بانک:

 

در مناظرات انتخاباتی بحث دباره اثر اقدامات بانک مرکزی در سال 99 روی شاخص بورس و قیمت سهام پیش آمد که در نهایت منجربه یک رفت و برگشت بین رئیس کل سابق بانک مرکزی آقای دکتر همتی و وزیر فعلی اقتصاد آقای دکتر دژپسند شد. بورس در سال 99 ریزش سنگینی داشت و از حدود دو میلیون واحد به حدود یک میلیون واحد شاخص کل آن سقوط کرد و در حال حاضر هم  شاخص کل آن حدود یک میلیون و صد و پنجاه هزار واحد تقریبا هست و نوسان می­کند. در زمان این ریزش گلایه­ از بانک مرکزی بود که نرخ سود بین بانکی و نرخ سود سپرده­ها را دست­کاری کرده است که موجب مهاجرت بخشی از نقدینگی بازار بورس به بازارهای دیگری چون بازار سپرده­گذاری شد.

 

قصد از بیان نکات، ارزش­گذاری یا تعیین درست و غلط بودن تصمیمات نیست بلکه تنها در صدد تبیین اتفاقات رخ داده و اثرگذار بر ریزش بورس است.

 

نکته اول اینکه، نرخ بازدهی یا همان نرخ سود، در بازارهای مختلف روی همدیگر اثر گذار است. پس اگر چند بازار موازی مثل بازار سپرده­گذاری بانکی،  بازار سهام یا بازار ارز باشد، و هریک از این بازارها یک سودی برای افراد داشته باشند، وقتی سود انتظاری در یک بازار بالاتر می­رود سرمایه از بازارهای دیگر به این بازارها مهاجرت می­کند؛ این مهاجرت سرمایه ممکن است از  5درصد، تا 10درصد و یا حتی 50 درصد رخ دهد. نرخ سود بانکی نقش بسیار زیادی در جابجایی سرمایه بین بازارهای مختلف دارد. مثلا وقتی نرخ سود بانکی کاهش می­یابد بخشی از سرمایه به بازارهای دیگر موجود با سوددهی بیشتر مهاجرت می­کند.

 

 در سال گذشته سه نرخ مهم سود بانکی تغییر کرد:

 

اول: نرخ سود بین بانکی از 9% بیش از 18% شد. یک بازار بین بانک­ها به نام بازار سپرده های بین بانکی برقرار است که در آن بانک­های مختلف  به همدیگر پول قرض داده و سود کسب می­کنند؛ یعنی بانک­هایی که به هردلیلی ترازشان منفی یا مصارفشان بیشتر است، در بازار بین بانکی از بانک­های دیگر پول قرض می­گیرند و به بانک قرض­دهنده سود پرداخت می­کند.

 

با افزایش دو برابری سود بین بانکی چه اتفاقی می افتد؟ بانک­های دارای پول مازاد که با آن پول امکان ورود به بازار سهام را دارند، با افزایش سود بین بانکی، این پول را وارد این بازار کرده و به بانک دیگری قرض می­دهند تا سود بیشتری بدست ­آورند. در نتیجه امتناع عمومی از خرید اوراق بازار سهام و ... برایشان ایجاد می­شود.

 

طبق گفته وزیر اقتصاد، در سال گذشته، نرخ سود بین بانکی توسط بانک مرکزی تقریبا دو برابر یا بیش از دو برابر افزایش یافت و همین موجب مهاجرت بخشی از نقدینگی موجود در بازار بورس یا اوراق با نرخ سود ثابت به بازار بین بانکی یعنی استقراض بین بانک ها به یکدیگر شد.

 

دوم و سوم: آقای دکتر دژ پسند به عنوان وزیر اقتصاد، به دو اتفاق دیگر هم دربازار سرمایه اشاره می­کند: افزایش نرخ سود سپرده های یک ساله از 15%  به 16% و دیگری افزایش نرخ سود سپرده های دو ساله به 18%. وقتی این سه نرخ زیاد می­شود یعنی نرخ سود بین بانکی ، نرخ سپرده یکساله و نرخ سود دو ساله، این یک سیگنالی است به جامعه که سپرده گذاری در بانک و تقاضا برای سپرده گذاری سودآوری بیشتری خواهد داشت. بنابراین بخشی از نقدینگی از بازار سرمایه یا بازارهای دیگر مهاجرت و تبدیل به سپرده­های یک یا دوساله شده و یا در بازار بین بانکی جریان پیدا می­کند. همچنین سیگنال دیگری هم  به افراد فعال بازارهای مالی  مبنی بر افزایش سودآوری شبکه بانکی به نسبت بازار سرمایه و افت شاخص کل و قیمت سهام در بازار سرمایه می­دهد.

 

البته آنچه گفته شد به این معنا نیست که کل آن سقوط سنگین بازار سرمایه در سال گذشته، ناشی از این اتفاقات بوده است ولی این اتفاقات در آن موثر بوده است. درباره میزان اثر این اتفاقات باید مطالعات دقیق­تری انجام شود. این یک مطالبه است که از دولت بعدی هم وجود دارد که از بین عوامل مختلف تحلیل ارائه کند که هرکدام چقدر در ریزش بازار سرمایه سهم داشتند. ضمنا باید برای رونق مجدد بازار سرمایه راهکار ارائه کند. بازار سرمایه بازار مهمی است و اگر درست عمل کند می­تواند بخش زیادی از نقدینگی کشور را هدایت به سمت تولید کند

 

2- تجربه تلخ بازار سرمایه :

 

یکی از اتفاقات بد رخ داده در بازار سرمایه این بود که میلیون­ها نفر از مردم بدون اینکه آگاهی و اطلاعات کافی درباره این بازار داشته باشند، صرفا بر اساس شنیده­هایی  چون بسیار سودآور بودن این بازار، وارد آن شده و دچار ضرر و زیان شدند. اگر یک کلاس 10 ساعته درباره واقعیت­های بازار سرمایه و اتفاقات ممکن در آن برای افراد برگزار می­شد، افراد تازه وارد شده در سال گذشته، رفتارشان و نوع ورودشان به نحوی بود که این ضرر و زیان سنگین اتفاق نمی­افتد

 

بخش سوم

 

موضوع جلسه: مفهوم و مولفه های اقتصاد مقاومتی

 

1- معرفی کتاب:

 

کتاب "اقتصاد مقاومتی درآمدی بر مبانی، سیاست­ها و برنامه عمل" برای یک آشنایی عمومی از اقتصاد مقاومتی طراحی و تالیف شده است و در این جلسه بخش­هایی از آن مرور می­شود.

 

برای مطالعه 1: این کتاب یک دانش و الفبای اولیه در رابطه با اقتصاد مقاومتی را در اختیار مخاطب می­گذارد. محتوای آن بطور مبسوط­تر در دوره­های آفلاین تهیه شده و در ترم­های آتی ارائه می­شود. در این جلسه بخشی از این کتاب که براساس نظام گفتمان رهبری است جهت آشنایی با مولفه­های اقتصاد مردمی بررسی می­شود.

 

برای مطالعه 2: دانشگاه اقتصاد مقاومتی به دنبال سبک جدیدی از آموزش است.بدین ترتیب، دانشجویان این دانشگاه، در ترم­های بعد کارهای عملی­ای مثل گفتگو کردن با مردم، سر زدن به کسب و کارها، ارائه تحلیل از وضعیت اقتصادی روز، تماشای فیلم یا مستند، مشاهده برخی موضوعات در بازار و تهیه گزارش از آن، طرح یک موضوع در جمع­های و ثبت بازخوردهای آن و ... انجام خواهند داد. تلاش بر این است تا با فعالیت­های میدانی در واقعیت اقتصاد کار انجام شود. آشنایی با کسب و کارها، سرکشی به کسب و کارها و حتی اجرای بعضی طرح های کارآفرینی برای افردا امتیاز محسوب می­شود و واحد معادل دارد. مثلا افرادی که بتوانند با یک میلیون تومان کسب و کار کوچک ایجاد کنند این به عنوان یک یا دو واحد آموزشی ثبت خواهد شد. مثلا دانشجو دوره آموزش کارآفرینی را دیده، یک کسب و کار ایجاد کرده، اطلاعات این کسب و کار، تولید و فروشش،  پیج فروش آنلاینش و کسب درآمدش، را برای دانشگاه می­فرستد و این یک یا دو واحد آموزشی ارزش داشته و در کارنامه شخص ثبت می­شود. در دانشگاه اقتصاد مقاومتی کارها همه تئوری یا خواندن کتاب و حرف زدن نیست بلکه حتما دوره­هاعملیاتی خواهد بود چون برای قوی بودن مردم از نظر اقتصادی حتما باید این کارها انجام شود.

 

 

 

2- مفهوم اقتصاد مقاومتی:

 

اقتصاد مقاومتی یک تعریف جهانی و جهان شمول دارد. منظور از تعریف جهان­شمول این است که این تعریف را هر شخص عاقلی در هرجای دنیا می­پذیرد. تعریفی که در اینجا ارائه می­شود، در 13 دانشگاه و مجمع علمی بین المللی مطرح شده است و همه آن را تایید کرده­اند.

 

"اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که بتواند با وجود همه مشکلات، موانع، تهدیدات و... به همه اهداف خود برسد."

 

3- اهداف اقتصادی کشورها:

 

همه کشورهای جهان از نظر اقتصادی اهدافی دارند و تمام آن­ها در مسیر رسیدن به اهداف­شان با موانعی مواجه هستند. کشورهای مختلف اهداف اقتصادی­شان عمدتا شبیه هم است: مثل: اشتغال، رفاه، تقویت تولید و ... . برخی کشورها، علاوه بر این­ها، اهداف متفاوتی نیز  دارند.

 

·    به عنوان مثال، یکی از اهداف متفاوت اقتصادی آمریکا سیطره بر کل جهان و تبدیل آن به برده خود  جهت بهره کشی از آنهاست.

 

·    یکی از اهداف متفاوت اقتصادی انقلاب اسلامی مسبب پیشرفت جهان شدن است. والاترین آرمان انقلاب اسلامی ایجاد تمدن نوین اسلامی است یعنی نه تنها درصدد ایجاد رفاه برای همه مردمان خود است بلکه در حال حرکت و به­دنبال تشکیل تمدنی نوین و مبتنی بر اسلام است که یک جهان متفاوت، همراه با رشد انسان، افزایش رفاه کل مردم جهان، زدودن فقر فقر در دنیا و ایجاد عدالت جهانی است. این ها جزو اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است که در مقابل اهداف اقتصادی آمریکا که به­دنبال تسلط، بهره کشی و به بردگی گرفتن مردم دنیا و ایجاد شکاف طبقاتی در سطح جهان است، قرار می­گیرد.

 

4- نقش موانع در اهداف اقتصادی کشورها:

 

هریک از کشورهای مختلف جهان، در مسیر حرکت به سوی اهداف اقتصادی­شانموانعی دارند که این موانع متفاوت است ولی در چند دسته کلی می­توان آنها را دسته­بندی کرد:

 

4-1- بلایای طبیعی:

 

برای یک کشور این موانع بلایای طبیعی است، یعنی یک کشوری مثل ژاپن دائما آتشفشان دارد یا زلزله دارد، یا کشورهای  حاشیه اقیانوس از موانع جدی در مسیر پیشرفت اقتصادی­شان طوفان و سونامی است که خسارت­های سنگینی وارد می­کند و پیشرفت اقتصادی کشور دچار مشکل می­شود. یکی دیگر از این جنس موانع بیماری­های همه­گیر مثل ویروس کرونا در زمان حاضر است که اقتصاد دنیا را دچار چالش کرد. در جریان بیماری کرونا حدود چهارصد میلیون فرصت شغلی در دنیا از بین رفت.

 

4-2- جنگ:

 

کشورهای درگیر جنگ فرآیند پیشرفت اقتصادی­شان دچار چالش می­شود، زیرساخت­های­شان از بین می­رود و درنتیجه سرمایه­گذاری­ها به­جای تولید، صرف تعمیر زیرساخت­ها از بین رفته می­شود

 

4-3- مانع تحریم:

 

یک مانع دیگر از جنس مسائل سیاسی مثل همین تحریم است که جمهوری اسلامی با آن مواجه است. تحریم باعث می شود کشور در مسیر تحقق اهداف اقتصادی با چالش مواجه شود.

 

4-4- مانع کمبود منابع:

 

کمبود منابعی مانند کشورهایی درگیر خشکسالی یا کشورهای درگیر کمبود منابع انرژی (مثل کمبود منابع انرژی فسیلی در کشورهای فسیلی در کشورهای اروپایی) روی پیشرفت اقتصادی کشورها، بسیار موثر است. البته کشورهایی مثل ایران از این منابع انرژی خود در مسیر اهدافشان خوب استفاده نکرده­اند و به فروش خام این مواد وابسته شده­اند.

 

 

 

5- نگاهی دقیق­تر به اقتصاد مقاومتی­:

 

اقتصاد مقاومتی چیست؟ ما به اقتصادی می­گوییم اقتصاد مقاومتی که با وجود همه این موانع بتواند به اهدافش برسد، یعنی کشوری مانند فرانسه با هدف تولید و درآمد سرانه بالا است، با وجود نداشتن منابع انرژی فسیلی، نظام اقتصادی­اش را جوری تنظیم می­کند که به اهدافش برسد.      

 

یا کشور ژاپن با درصد زیاد بلایای طبیعی، نظام اقتصادی خود را به¬نحوی تنظیم کرده است که زلزله، آتشفشان و دیگر بلایا مانع پیشرفتش نشود و با وجود این موانع به اهدافش برسد. این یک اقتصاد مقاومتی است.       

 

پس برای مقاوم­سازی اقتصاد جمهوری اسلامی، باید اهداف را در نظر گرفت، موانع را شناسایی کرد و براساس این دو نظام اقتصادی به­نحوی تنظیم شود که از این موانع گذر کرده و اهداف را محقق کند. به این نام اقتصاد مقاومتی گفته می­شود. بخشی از اهداف کشورها مشترک و بخشی بومی هر کشور است، موانع نیزبخشی مشترک و بخشی موانع اختصاصی هر کشور است. اقتصاد مقاومتی یک نظام است، نظام یعنی مجموعه­ای از اجزا که در کنار هم ارتباط و هماهنگی باهم دارند تا یک هدف مشخصی محقق شود.

 

6- اقتصاد مقاومتی و تجربه جهانی:

 

صفت مقاومتی به نظام هایی از اقتصاد و نظام های اقتصادی­ای اطلاق می­شود که بتواند اهداف را وجود همه موانع محقق کند.

 

این نکته چندین بار در صحبت های مختلف رهبری اشاره شده است که بسیاری ازکشورهای پیشرفته در حال اجرای اقتصاد مقاومتی هستند، یعنی اهداف اقتصادی­ و موانع رسیدن به آنها را مشخص کرده­اند. سپس نظام اقتصادی خود را طور تنظیم کرده اند که با وجود همه موانع اسب نظام اقتصادی­شان از همه این موانع عبور کند و اهداف اقتصادی­شان محقق شود.

 

10- ملزومات ایجاد فرهنگ اقتصاد مقاومتی در کشور:

 

جهت ایجاد نظام اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی،  باید اهداف و موانع را شناخت. اقتصاد مقاومتی با این تعریف عرض شده در بالا،  برای تمام کشورهای دنیا قابل تعریف  و تحقق است و اتفاقا کشورهای پیشرفته­تر و قبل از طرح این مباحث در جمهوری اسلامی، دنبال این قضیه بوده اند. اقتصاد مقاومتی یک سخن کاملا منطقی است. یعنی اینکه یک کشور اگر می­خواهد به اهداف اقتصادی­اش برسد با موانعی برخورد می­کند. حال سوال این است که آیا کشور با برخورد با موانع از اهدافش کوتاه می­آید؟ اگر از اهدافش کوتاه بیاید، این از مختصات یک اقتصاد غیر مقاومتی است. پس برای تشخیص مقاومتی بودن یا نبودن اقتصاد یک کشور، باید دید اهداف اقتصادی آن کشور چیست و آیا اهداف اقتصادی محقق شده است یا خیر؟ آن نظام اقتصادی­ای که وقتی به موانعی برخورد می­کند از اهداف خود کوتاه می­آید، یک نظام اقتصادی غیر مقاومتی است.

 

 

 

 

فرض کنید:

 

 کشوری در یک قاره هدفش رسیدن به اقتصاد برتر کشاورزی آن قاره از لحاظ میزان تولیدات کشاورزی است. اما کشور با پنج سال خشک­سالی متوالی روبه­رو می­شود و مسئولین آن کشور به علت خشک­سالی هدف مورد نظر را دنبال نمی­کنند؛ این نمونه­ای از یک نظام اقتصادی غیر مقاومتی است. چراکه روبه­رو شدن با مانع از اهدافشان فاصله گرفتند. ممکن است این تصور ایجاد شود که در خشکسالی نمی­توان کشاورزی انجام داد. در حالیکه اگر نظام اقتصادی مقاومتی باشد، این نظام در شرایطی خشک­سالی هم  هدف­هایش را دنبال می­کند. استفاده از سیستم­های افزایش بهره­وری آب یکی از این راهکارهاست. اقتصاد مقاومتی موجب انعطاف­پذیری نظام اقتصادی است. اگر تا پیش از این بر بارندگی­های بسیار و طبیعی حساب می­شد، در سال­های خشکسالی با تکیه بر سیستم­های مدرن و نوین آبیاری حرکت به سمت هدف انجام می­شود. اقتصاد مقاومتی دارای این قدرت جابه جایی است و اقتصاد مبتنی بر آن قابلیت انعطاف پذیری دارد؛ مثلا یک چوب اگر خیلی خشک باشد با یک بحران می­شکند ولی در صورت منعطف بودن به راحتی نمی­شکند و دوباره به حالت اولیه خود باز می­گردد.

 

11- روند  پیاده­سازی اقتصاد مقاومتی در ایران:

 

اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را در ایران اسلامی ایجاد کنیم باید چه کارهایی را انجام دهیم؟ ابتدا باید اهداف اقتصادی را بشناسیم.

 

1-11- اهداف اقتصادی جمهوری اسلامی:

 

اهداف اقتصادی جمهوری اسلامی همان اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است که 42 سال پیش مردم ایران به رهبری حضرت امام راحل (ره) برای حاکمیت اسلام بر تمام شئون زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، دولت و بین المللی به رقم زدند.

 

سه هدف مشخص در اقتصاد انقلاب اسلامی قابل شناسایی و تمرکز است. این سه هدف را از کجا می آوریم؟ این اهداف از مانیفست های انقلاب اسلامی استخراج می شود. مانیفست های انقلاب اسلامی چه هستند؟

 

1-    قانون اساسی

 

2-    کلام امام راحل (ره)

 

3-    کلام رهبر معظم انقلاب

 

این سه منبع، به عنوان محکمات انقلاب اسلامی شناخته می­شود. افرادی دیگری هم هستند که بحث­هایی منطبق با این منابع دارند که آنها نیز محکمات است و بقیه منابع جزو متشابهات است. البته ممکن است بحثی در بیانات رهبر انقلاب، امام راحل(ره) و نیز در قانون اساسی نباشد ولی جزو قواعد انقلاب اسلامی باشد. ممکن است موضوعاتی باشد که رهبران انقلاب اسلامی و قانون اساسی به آن نپرداخته­اند اما باید جزو اصول، قواعد و محورهای انقلاب اسلامی باشد. اما باید آنها را تطبیق داد که به آنها متشابهات می­گویند.

 

با بررسی سه منبع ذکر شده،  سه محور رفاه عمومی، استقلال اقتصادی و پیشرفت اقتصادی به عنوان اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی مشخص می­گردد.

 

1-1-11- رفاه عمومی یعنی چه؟

 

بطور خلاصه براساس آنچه که امام (ره)  و رهبر انقلاب می­فرمایند و نیز اصول مختلف قانون اساسی مشخص می­کند یکی از اهداف اقتصادی این است که مردم یک حیات و زندگی خوب و مرفهی در تراز انقلاب اسلامی داشته باشند.

 

رفاه در تراز انقلاب اسلامی یعنی چه؟ یعنی همه مردم برخوردار از امکانات زندگی مناسب در حد کفاف، دارای شغل با درآمد کافی، داشتن شرایط مالی برای ازدواج امکان تهیه مسکن و خودرو، دارای هزینه کافی برای آموزش فرزندان، بهره­مندی از غذای سالم، بهداشت و درمان، تفریحات و .... باشند. اصول مختلفی در قانون اساسی زندگی در حد کفایت لازم را توضیح می­دهد.

 

2-1-11- استقلال اقتصادی یعنی چه؟

 

یعنی برای ایجاد این سطح از رفاه برای مردم، کشور وابسته به بیگانگان نباشد. این وابسته نبودن به معنای تعامل نداشتن نیست. چراکه اقتصاد مقاومتی برون­گرا، اهل تجارته و تعامل با کشورهای مختلف اروپایی، شرقی، با  مسلمان، و همسایه است.

 

چگونه می­توان با کشورهای دیگر تعامل داشت ولی به آنها وابسته نبود؟ تعامل با دیگر کشورها به دو نحو می­تواند رخ دهد. هر دو روش تعامل است ولی یکی باعث وابستگی و نفی استقلال می­شود و دومی نفی استقلال نمی­کند. اقتصاد مقاومتی برای حفظ استقلال به دنبال منزوی بودن کشور و عدم تعامل با دیگر کشورهای دنیا نیست بلکه به­دنبال تعامل است. اما برای حفظ استقلال در حین تعامل، معتقد است تعامل باید از موضع قدرت و نه از موضع ضعف با کشورهای جهان انجام شود. چراکه تعامل از موضع ضعف موجب وابستگی کشور می­شود.

 

تعامل کردن با دنیا، به معنای واردات و صادرات است، یعنی مبادله کالا و خدمات، یک چیزی میدهی و یک چیزی می­گیری.

 

کشوری که نفت خام می­فروشد و هواپیما وارد می­که، این کشور در حال تجارت از موضع ضعف است. چون در حال فروش کالایی است که نشانه ضعف دارد یعنی خام فروشی از معیارهای ضعف اقتصادی است. چون کالایی که اولا قیمت گذاری آن با بیگانگان است و ثانیا تحریم پذیر است یعنی طرف مقابل می­تواند بگوید که از تو نفت خام را نخرد و هواپیما نیز نفروشد.

 

اما کشور دیگری تعاملش با دنیا به عکس مثال بالاست؛ کالاهای با ارزش افزوده بالا صادر می­کند. به­جای صادر کردن نفت خام، فراورده­های ارزشمند نفت خام یا محصولات پتروشیمی نفت خام را صادر می­کند. در اینجا کشور چون در به صادرات محصولات دانش بنیان می­پردازد، از موضع قوت و قدرت تعامل دارد. در مثال اول استقلال کشور به خطر می­افتد و در مثال دوم استقلال کشور تقویت میشود.

 

البته بین فروش نفت و فروش برق یا گاز تفاوت است. اولی، نافی استقلال اقتصادی و دومی تقویت­کننده استقلال اقتصادی است. اگر 5 کشور وابسته به برق تولیدی 1 کشور شوند، امنیت انرژی این کشورها وابسته به کشور تولید کننده برق شده و موجب تعامل در موضوعات مختلف سیاسی و اقتصادی می­شود. بدین ترتیب استقلال کشور به­طور طبیعی افزایش می­یابد.

 

مثال: آمریکا ایران را تحریم کرده است. حال پاکستان باید به تعامل و همکاری با آمریکا بیندیشد یا با ایران؟! اگر پاکستان از لحاظ برق وابسته باشد، درنتیجه می­داند در صورت عدم تعامل با ایران، امنیت انرژی برق کشورش به­خطر می­افتد و در آنجا خاموشی رخ می­دهد. بنابراین به همکاری با ایران می­پردازد. باید توجه داشت که تعامل کردن با کشورهای مختلف در شرایط تحریم بسیار بسیار وابسته به عزم کشور مقابل است. اگر کشوری عزم بر همکاری با کشور تحریم شده را داشته باشد، تحریم­های آمریکا هیچ تأثیر بر این تعامل ندارد.

 

اگر آمریکا شدید­ترین تحریم­های عالم را علیه شما اعمال کرد اما پاکستان، چین، روسیه، هند، عراق و ... تمایل به همکاری داشته باشند، این تحریم­ها بی­اثر می­شود. اگر هم این کشورها بهانه بیاورند که تحت تعلیم آمریکا بوده و نمی خواهند در شرایط تحریم همکاری کنند، آن­وقت دیپلماسی خیلی مهم می­گردد. پس اگر کشوری توان اقناع دیگر کشورها را در شرایط تحریم داشت می­برد و در غیر این صورت می­بازد.

 

اگر هریک از این کشورهای ذکر شده، در دوران تحریم یک وابستگی به کشور تحریم شده­ای مثل ایران پیدا کند، مثلا همین بحث برق، آن زمان یک ابزار قدرتمند متقاعد کننده اونا برای برقراری تعامل در دست است.

 

 

 

3-1-11- پیشرفت اقتصادی یعنی چه؟

 

سومین هدف اقتصاد اسلامی پیشرفت اقتصادی است. پیشرفت یعنی ناظر بیرونی کشور ایران، کشور را پیشرفته بنگرد.  باید ایرانی ساخته شود که هرکس و از هر کجا به آن بنگرد، معجزه اسلام را در پیشرفت ببیند، چون جریان حق با عمل و نه حرف در جهان توسعه می­یابد. پس باید نظام اقتصادی­ای ایجاد شود که کشورهای دیگر پیشرفت را نتیجه اجرا کردن اسلام دیده و به اسلام بگروند. رهبر معظم انقلاب می­فرمایند شکل­گیری تمدن نوین اسلامی مقدمه ظهور امام زمان(عج) است و جمهوری اسلامی قرار است جریان حق را در دنیا توسعه دهد. باید نظام اقتصادی­ای در ایران ایجاد شود که مردم کشورهای چین، هند، اروپا و آفریقا هم به اسلام بگروند، کشورها یا ملت­های دیگر با نگاه کردن به ایران، آن را تحسین کنند و در موضوعات مختلف از قبیل تولید و رفاه در بخش های مختلف اقتصادی به یک الگوی اسلامی تبدیل شود.

 

جهت تحقق حاکمیت امام زمان (عج) باید جذابیتی از اسلام ایجاد شود تا با ظهورشان حکومت نوین اسلامی را ایجاد کنند. اینکه مقام معظم رهبری می­فرمایند که شکل گیری تمدن نوین اسلامی مقدمه ظهور امام زمان است به علت قدرت جذابیت تمدن نوین اسلامی است که اکثر مردم جذب آن شده و به اسلام گرایش می­یابند و بدین ترتیب  زمانی که امام عصر (عج) ظهور کرده و مردم را به اسلام دعوت می‌کنند، جمع کثیری از مردم دنیا مسلمان می­شوند. لذا نمیشود همیشه اسلام را با شمشیر و زور تیغ به دنیا معرفی کرد. این موضوع از  اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است که یک اقتصاد پیشرفته ایجاد کند و مردم را به اسلام دعوت کرده و تمدن نوین اسلامی ایجاد کند.

 

12- نقش موانع در اقتصاد مقاومتی:

 

در مسئله موانع صحبت فراوان است اما اجمالا بدانید که موانع را به دو دسته موانع خارجی و داخلی تقسیم­بندی می­کنند.

 

1-12- موانع خارجی: عمدتا در بحث تحریم­ها جای می‌گیرد اما تنها شامل بحث تحریم ها نمی­شود. برای مثال 8 سال جنگ تحمیلی ایران با کشور عراق موجب وارد آمدن صدماتی به اقتصاد جمهوری اسلامی شد که جزو موانع خارجی در پیشرفت اقتصادی ایران به حساب می­آید. در حال حاضر و در طی سالهای اخیر، آنچه به عنوان مانع خارجی شناخته می‌شود مسئله تحریم است.

 

2-12- موانع داخلی: ناکار آمدی­هایی هستند که در سیستم اقتصادی کشور و در درون اقتصاد وجود دارد و مانع از حرکت کشور به سمت اهداف اقتصاد اسلامی می‌شود. برای مثال معیوب بودن نظام بانکی کشور را به سمت تولید نمی­برد. رفاه ، استقلال و پیشرفت کشور شدیدا وابسته به تولید است. اگر کشور تولید قدرتمندی نداشته باشد به هیچ یک از سه هدف ذکر شده نخواهد رسید. یکی دیگر از موانع داخلی در ایران، بحث فرهنگ اقتصادی است که فرهنگ صحیحی نیست که در نهایت منجر به رفاه و پیشرفت و استقلال شود. از دیگر موانع داخلی کشور سیستم دولتی معیوب است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

13- ناکارآمدی نظام بانکی دولتی:

 

از حدود سال1310 به بعد نظام اقتصاد دولتی در کشور ایجاد شد و بعد از انقلاب اسلامی نیز تغییری اساسی در آن رخ نداد .بخشی از نظام اقتصادی که همان سیستم دولتی است ناکارآمد است. به عنوان مثال دولت خودش ضد تولید یا فقر زاست. سیستم­دولتی فقر زا، بودجه عمومی کشور را در سال 1400 حدود نصفش را از طریق خام فروشی و استقراض تأمین میکند، که چنین اقتصادی کاملا ضد تولید و فقرزاست و یکی از موانع در مسیر پیشرفت و تحقق اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است.

 

14- برخورد با موانع داخلی:

 

 موانع داخلی حداقل حدود چهار برابر از موانع خارجی بیشتر هستند. در این صورت برای ساخت نظام اقتصادی­ای که با وجود موانع به اهداف خود برسد، باید به طور همزمان چهار جبهه را فعال کنیم :

 

1-14- جبهه علمی و کارکرد آن در اقتصاد مقاومتی:

 

جبهه علمی وظیفه­اش تولید علم و نظام­سازی برای تحقق اقتصاد مقاومتی است.

 

1-1-14- نظام اقتصادی:

 

نظام اقتصادی دارای دو بعد است:

 

·        یک بعد سخت افزاری دارد مانند بازار، دانشگاه ، صنعت، قوانین اقتصادی . ...؛

 

·        یک بعد نرم افزاری دارد که همان فرهنگ اقتصادی است.

 

2-1-14- نظام اقتصادی و مقام سازی اقتصاد:

 

برای مثال اگر صنعت نساجی کشور بخواهد مقاومتی باشد، یعنی مجموعه ی سخت افزار و نرم افزارش به نحوی شکل بگیرد که کشور را به سمت استقلال و رفاه و پیشرفت حرکت بدهد، این صنعت چگونه باید باشد؟ آیا باید کارخانه­های بزرگ نساجی احداث شود یا کارگاه­های کوچک؟ آیا زنجیره صنعت نساجی بطور کامل در داخل کشور ایجاد شود؟ بخش پشم و پنبه (مواد اولیه)، ریسندگی و بافندگی، دوخت و دوز، تولید پوشاک و.. بطور کامل در داخل کشور باشد یا بعضی از این بخش­ها در داخل نباشد و از خارج کشور تهیه شود؟

 

اینها سؤالاتی هست که جامعه  علمی یعنی رشته­های اقتصاد، برخی رشته­های فنی مهندسی و علوم انسانی باید به آنها پاسخ دهند. به بیان دیگر متخصصین اقتصاد صنعت، اقتصاد بین الملل فنی­کاران و مهندسین حوزه نساجی عوامل انسانی جبهه علمی هستند که باید نظریه برای حوزه صنعت نساجی در اقتصاد مقاومتی تولید کنند.

 

صنعت نساجی شامل یک سخت افزار و فرهنگ حاکم بر صنعت نساجی نرم افزار است که شامل فرهنگ حاکم بر کارخانه داران، کارگران، مصرف­کنندگان، دولت­مردان حاکم بر امورات حاکمیتی صنعت نساجی، بازرگان مواجه با صنعت نساجی و ... می­شود.

 

 

 

3-1-14- نظام آموزشی و اقتصاد مقاومتی:

 

برای داشتن یک جامعه با فرهنگ مبتنی بر اقتصاد مقاومتی، نظام آموزشی و تربیتی کشور چگونه باید باشد؟ این یکی از بخش­های نظام اقتصادی است یعنی الگوی تعلیم و تربیت نظام آموزشی یکی از قسمت­های اساسی نظام اقتصادی است. چه چیز به دانش­آموز باید آموخته شود؟ پدر و مادرها با فرزندان خود چه بازی­ها و رفتاری انجام دهند که بتوانند خلاق و نوآوری باشند؟

 

صدا و سیما که به گفته امام (ره) و رهبر بزرگترین دانشگاه کشور است و همه افراد مرتبط با آن تحت نظام تربیتی­اش هستند. علاوه بر نظام آموزش رسمی مدرسه و دانشگاه ونیز نظام تربیتی حاکم از سوی صدا و سیما برا افراد، یک نظام تربیتی دیگر نیز به اسم فضای مجازی بر جامعه حاکم است.

 

برای اینکه مردم کشور فرهنگ، تفکر و رفتار مبتنی بر اقتصاد مقاومتی داشته باشند، چگونه نظام تعلیم و تربیت از صدا و سیما تا مدیریت فضای مجازی و ساماندهی مدارس (دروس فوق برنامه و رسمی) باید شکل بگیرد؟ این کار پیچیده­ای است که جامعه علمی و جبهه علمی در اقتصاد مقاومتی باید درباره آن فعال شود.

 

15- جبهه فرهنگی و کارکرد آن در اقتصاد مقاومتی:

 

کارکرد جبهه علمی تولید نظریه است و جبهه فرهنگی کارکردش گفتمان­سازی است. یعنی نظریات طرح شده در جبهه علمی، توسط جبهه فرهنگی به گفتمان تبدیل می­شود.

 

1-15- تعریف گفتمان:

 

از نظر رهبر انقلاب، گفتمان به معنای باور عمومی است. هر نظریه­ای که در جبهه علمی در هر موضوعی از صنعت نساجی گرفته تا آموزش و پرورش، تولید شود باید به باور عمومی تبدیل شود. معلم مدرسه اگربه باور نظریه­پرداز دانشگاهی در اقتصاد مقاومتی نرسد، آن رفتار مطلوب را نخواهد داشت. جبهه فرهنگی وظیفه باور­سازی برای کل جامعه را برعهده دارد از رئیس­جمهور، نماینده مجلس و استاد دانشگاه گرفته تا راننده تاکسی، خانم­های خانه‌دار، معلمان، سرمایه‌گذارها، صنعت­گران و ... باید باور سازی انجام شود. این کار جبهه فرهنگی است.

 

2-15- عوامل ایجادکننده باور در جامعه:

 

افرادی مانند اساتید، علما، ائمه جمعه، فعالان رسانه‌ای، هنرمندان، سلبریتی­ها، گروه‌های مرجع و ... باور سازی می­کنند، یک شاعر، نویسنده یا پیج با فالور میلیونی و ... در حال باور سازی هستند و در جبهه فرهنگی عمل می­کنند. جبهه فرهنگی بسیار مهم است چون اگر نظریه تولید شده در جبهه علمی به باور تبدیل نشود، هیچ فایده‌ای ندارد و در عمل باعث تغییر رفتار نمی­شود.

 

16- جبهه سیاسی و کارکرد آن در اقتصاد مقاومتی:

 

اصل کار جبهه سیاسی امر به معروف و نهی از منکر است که یکی از تجلیات آن انتخاب و انتخابات است یعنی انتخابات مجلس، شورای شهر، ریاست جمهوری و ... . فرد با انتخاب یک رئیس­جمهور یا تشویق مردم به انتخاب یک رئیس جمهور خاص به­طور عملی در حال  امر به معروف است.همچنین جبهه سیاسی، بحث مطالبه­گری است. مطالبه­گری به معنای امر به معروف و نهی از منکر است. به عنوان مثال یک معلم باید مبتنی بر اقتصاد مقاومتی نسبت به دانشجوهایش امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد. این امر و نهی از کجا میاد؟

 

اصل این امر و نهی را جبهه علمی تولید کرده است و جبهه فرهنگی تلاش به باورسازی آن دارد. اینکه از چه کسی، در چه زمانی، چه درخواست و مطالبه­ای باشد را نیز جبهه علمی تولید کرده و جبهه سیاسی آن را پیاده می­کند. مثلا چه زمانی از افراد مطالبه خرید لوازم خانگی ایرانی باید داشت یا اولویت مطالبه از مردم انتخاب رئیس­جمهور منطبق بر اقتصاد مقاومتی است یا خرید کالای ایرانی؟

 

17- جبهه اجرایی و کارکرد آن در اقتصاد مقاومتی:

 

سه جبهه قبلی مقدمه برای جبهه اجرایی است. در واقع کارکرد سه جبهه قبلی یعنی جبهه­های علمی، فرهنگی و سیاسی همگی بر پایه مباحث و موضوعات کلامی هستند یعنی نظریه پردازی ، گفتمان سازی و  مطالبه گری و در اصل مقدمه­ای برای جبهه اجرائی هستند.

 

17-1- تقسیم بندی کلی جبهه اجرایی:

 

جبهه اجرائی به پنج عرصه تقسیم میشود:

 

 

·        عرصه اول) تولید: ایجاد و شکل­گیری یک سری رفتارهای واقعی در بخش تولید؛

 

·        عرصه دوم) مصرف : نوعی تصمیم است مثلا خوردن یا نخوردن ، خریدن یا نخریدن و در اصل نظریه پردازی، گفتمان سازی و مطالبه گری در مصرف تجلی پیدا می­کند؛

 

·        عرصه سوم) تربیت : آماده­سازی جامعه هدف و مخاطبان بر اساس تربیت­گری که موجب رفتار می­شود؛

 

·        عرصه چهارم) انتخاب : در اقتصاد مقاومتی مهم­ترین انتخاب، انتخاب سیاسی است؛

 

·        عرصه پنجم) مدیریت : مدل اجرائی و چگونگی اجرا.

 

18- نقش مردم در اقتصاد مقاومتی :

 

در اقتصاد مقاومتی همه چیز به دست مردم شکل گرفته و چیزی خارج از مردم وجود ندارد که شکل دهنده حاکمیت باشد. حاکمیت و مردم با هم یکی هستند و براساس قراردادهای اجتماعی تدوین شده، قراردادهای دینی و نظام ولایی خداوند، پیامبر، ائمه و ولی فقیه در زمان غیبت یک نظام ایجاد شده است و بر مردم حکومت می­کند. حتی اگر کسی بخواهد حاکمیت را در یک کشور به دست بگیرد، اگر مردم آن سلطه را بپذیرند، باز هم این حاکمیت مردم است؛ مثلا در سال ۵۷ مردم ۲۵۰۰ سال حاکمیت سلطه را کنار زدند. پس مردم و حاکمیت از هم جدا نیستند و این مردم هستند که توان سوق دادن حاکمیت به سوی اقتصاد مقاومتی را دارند.

 

نکته :

 

نظام اقتصادی پهلوی شاید قوی ترین دوره ی حاکمیت طاغوت بر مردم بود زیرا نفت زیادی می فروخت، واردات زیادی داشت و وابسته نظامی به آمریکا بود.

 

محمدرضا شاه، هم درآمدی بسیار بالا و اقتصادی قدرتمند داشت و از نظر نظامی هم دستش پر بود ولی مردم او را نمی­خواستند. پس حتی در حالت استبداد هم این مردم هستند که آن استبداد را پذیرفته­اند. به همین دلیل مردم و حاکمیت را از هم جدا نباید کرد و در اقتصاد مقاومتی، مردم ایفا کننده نقش اصلی را به عهده دارند. این مردم هستند که حاکمیت خودشان را شکل می­دهند. این مردم هستند که می­توانند حاکمیت را به نفع اقتصاد مقاومتی شکل دهند.

 

پس تقریبا می توان گفت که تمام بار اقتصاد مقاومتی به دوش مردم است. بله دولت هم خیلی نقش مهمی دارد ولی دولت را مردم انتخاب می­کنند.

 

19- مناسبت مردم و اقتصاد مقاومتی :

 

آقای مردم، آقای ناس، آقای قوم! می­آیید با رأی­گیری، در جمهوری اسلامی، یک رئیس جمهور انتخاب می­کنید  که این رئیس­جمهور می­تواند اقتصاد مقاومتی را اجرا کند. اگر مردم رئیس­جمهوری انتخاب کردند که به اقتصاد مقاومتی معتقد بود، او خودش به تنهایی در دوره­اش 60%  اقتصاد مقاومتی را جلو می­برد. بعد کار مردم 40% می­شود.

 

یک وقت مردم یک دولتی انتخاب می­کنند که اعتقاد به اقتصاد مقاومتی ندارد بلکه ضد آن است. اینجا کارشان سخت­تر می­شود و به جای سهم 40%، مردم باید 70-90%  ظرفیت بگذارند. باید بخش زیادی از خلاهایی که رئیس­جمهور ایجاد کرده را پر کنند و کارشان سخت­تر می­شود. پس می­توان گفت که کل اقتصاد مقاومتی با مردم است. هرچه واگذار می­شود به دولت هم توسط مردم است با دولتی که انتخاب می­کنند، توسط مردم است با نمایندگان مجلسی که انتخاب می­کنند که آن اقتصاد مقاومتی را تبدیل کنند به قوانین درست و آن قوانین درست را به دولت بدهند و بر دولت نظارت کنند که اقتصاد مقاومتی را به صورت دقیق و مناسب راه ببرد.

 

پس مخاطب همه شاکله اقتصاد مقاومتی مردم هستند. مردم اند که دولت انتخاب می­کنند و آن دولت می­آید و این اتفاقات را رقم می­زند. البته که مردم منهای دولت هم خودشان وظایفی دارند که باید انجام دهند. البته اگر دولت طرفدار اقتصاد مقاومتی بود کار مردم سبک­تر می­شود؛ اگر طرفدار اقتصاد مقاومتی نبود کار مردم سنگین­تر می­شود. مثلا اگر دولت طرفدار اقتصاد مقاومتی بود، خودش سازوکارهای صادرات غیرنفتی را تقویت می­کند تا آسیب­پذیری مردم در مقابل تحریم­ها کمتر شود؛ تا قیمت ارز متعادل­تر گردد، رفاه مردم برقرار شود، استقلال و پیشرفت اتفاق بیفتد ئ در نتیجه کار مردم سبک­تر می­شود.

 

اگر آن دولت طرفدار این قضیه نبود، آن­وقت مردم وظیفه دارند که نیازمندی­های ارزی کشور را تامین کنند. پس شخص تولیدکننده، تاجر، فعال اقتصادی و فردی  که پس انداز داشته و امکان قرار دادن آن در اختیار تولید را دارد، بیشتر باید زحمت بکشد تا آن تامین ارزی اتفاق بیفتد، تا استقلال، رفاه و پیشرفت محقق شود.

 

این یعنی عزیزان بدون تعارف، صفر تا صد اقتصاد مقاومتی ما و شماییم؛ خودمانیم.

 

20- دانشگاه اقتصاد مقاومتی:

 

ممکن است کسی بگوید شما دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی درست کردید، برای چه دانشگاه دولتی اقتصاد مقاومتی  ایجاد نمی کنید؟ پاسخ این است: برای اینکه این دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی اگر درست رفتار و عمل کند، بعد از آن مردم خودشان از بین خودشان کسی را به عنوان رئیس جمهور و نماینده مجلس انتخاب می­کنند که به اقتصاد مقاومتی دولتی را خودشان ایجاد می­کنند. درنتیجه دیگر احتیاجی به دانشگاه دولتی اقتصاد مقاومتی نیست. با دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی روشنگری بین مردم کرده­اید، مردم رئیس جمهوری را انتخاب می­کنند که او به اقتصاد مقاومتی اعتقاد دارد و آن رئیس جمهور مثلا حکم می­کند که ادبیات تمام دانشگاه­های کشور ادبیات اقتصاد مقاومتی شود. دانشگاه مردمی یک نقطه شروعی در تحول موضوع آموزش و پژوهش در اقتصاد کشور است.

 

وقتی رئیس جمهوری معتقد به اقتصاد مقاومتی بورس و بازار مسکن را براساس اقتصاد مقاومتی اداره کند، نظام مالیاتی را بر اساس اقتصاد مقاومتی بنا کند، سیستم بانکی، تجارت بین الملل، نظام بهداشت و سلامت جامعه، صنعت، کشاورزی، آموزش و پرورش، اقتصاد فرهنگ و هنر را براساس اقتصاد مقاومتی اداره کند، خود به خود نظام آموزش و پژوهش کشور زیر بار اقتصاد مقاومتی می­آید. البته ترتیبات ارتباط دولت و دانشگاه هم باید تنظیم شود که یک دولت معتقد به اقتصاد مقاومتی این کار را باید انجام دهد تا نظام دانشگاهی را طوری سازماندهی کند که به دنبال حل نیازمندی­های جامعه و درخواست­های دولت در حوزه دانش، پژوهش، تحقیقات، آموزش و ... باشد.

 

بخش سوم: سوالات

 

1- کار آفرینی که هدفش اجرای یک زنجیره کامل از کسب و کار است، از کدام نقطه باید شروع کند؟

 

مردمی که در یک جامعه اقتصاد مقاومتی زندگی می­کنند باید اصولا کارآفرین باشند.کارآفرینی به معنای داشتن توانائی ایجاد کسب و کار سودآور و پایدار است. برای ایجاد و داشتن چنین کسب و کاری باید قبل از راه اندازی چهار ارزیابی و بعد از راه اندازی چهار مدیریت را انجام داد:

 

قبل از راه اندازی:

 

·        ارزیابی فنی

 

·        ارزیابی بازار

 

·        ارزیابی مالی

 

·        ارزیابی ریسک

 

بعد از راه اندازی:

 

ü     مدیریت فنی

 

ü     مدیریت بازار

 

ü     مدیریت مالی

 

ü     مدیریت ریسک

 

2- وظیفه دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی ارائه نظریه­های مرتبط با اقتصاد مقاومتی است، به نظر شما برای خارج شدن از فضای نظریه­پردازی و ورود به حوزه­های دیگر باید چه عناصری را بکار گ فت و چه کارهای دیگری صورت بگیرد تا اقتصاد مقاومتی وارد حوزه عملی شود و در مدیریت هم شکل بگیرد مانند حوزه های بازار، بانک و بورس و...؟

 

اقتصاد مقاومتی در همان چهار جبهه خلاصه می­شود و در صورت اجرائی شدن کامل هر چهار جبهه به هدف خود رسیده ایم. یعنی در جبهه نظری تولید علم، در جبهه فرهنگی ایجاد باور، در جبهه سیاسی ایجاد مطالبه گری و در جبهه اجرایی اقدام مناسب داشته باشیم.

 

3-  دبیر اجرایی در اقتصاد لیبرال، نهادگرایان و  مسئولینی  که در کشور ما هستند اعتقادی به مولفه‌های اقتصاد مقاومتی ندارند. بیشتر متمایل به  استقلال زدایی از کشور هستند. به نظر شما چطور میتوان با این افراد مقابله کرد  که یا از دایره  سیاست­گذاری و اجرایی کشور جدا شوند یا  حذف و محدود گردند؟

 

ما یک جبهه علمی و سه جبهه دیگر داریم که آن ها به جبهه علمی وابسته هستند. اگر بخواهیم باورسازی کنیم به نظریه احتیاج داریم؛  اینکه چگونه باور را برای مردم و در دانش­آموزان وقشرهای مختلف ایجاد کرد که تبدیل به رفتار شود. یا در جبهه سیاسی و مطالبه­گری یک سوال مطرح می­شود که شاخص­های رئیس­جمهور سیاسی چیست؟       شاخص­های اقتصاد مقاومتی سیاسی چیست؟ اگر هفت نامزد انتخاباتی هست چه ساختاری جهت سنجش نزدیکترین نامزد به اقتصاد مقاومتی باید طراحی کرد. کار جبهه علمی در واقع تولید علم حتی در سیاست و اجرا هم هست.