مقایسه اقتصاد مقاومتی با اقتصاد حاکم بر ایران

استاد سیاح

"بسم الله الرحمن الرحیم"

جلسه چهارم:

مقایسه گفتمان اقتصاد مقاومتی با گفتمان حاکم بر اقتصاد دولت

با حضور دکتر سید امیر سیاح

 

بخش اول: نکات آقای مجتبی نبی زاده (مسئول برگزاری جلسات)

با توجه به اینکه دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی یک دانشگاه کاملاً مردمی است نه بودجه خاصی از دولت دریافت می‌کند و نه کارمند خاصی به مفهوم اصطلاحی دارد، لذا از دانشجویان گرامی خواهشمندیم در صورت داشتن توانایی در زمینه پیاده سازی متون، تولید محتوا، تهیه عکس نوشته و...، از طریق شبکه­های مجازی[1] به ما اطلاع­رسانی کنند تا بتوانیم از ظرفیت­های بزرگواران در پیشبرد اهداف دانشگاه استفاده کنیم.

بخش دوم: مقایسه گفتمان اقتصاد مقاومتی با گفتمان حاکم بر اقتصاد دولت

1- تعریف گفتمان:

منظور از گفتمان مجموعه بینش­هایی است که از طریق واژگان و از طریق گفتار در ذهن جامعه مخاطب ما اثر می‌گذارد و رفتار آنها را شکل می‌دهد.

2-تعریف دال مرکزی گفتمان­ها:

اولین راه برای شناخت یک گفتمان، تحلیل دال مرکزی آن است که به معنای درون مایه کلی هر ایده، نظر و یا پارادایم فکری است.

 

 

3- اجزای تشکیل دهنده گفتمان­های اقتصادی:

­­

4- مقایسه گفتمان اقتصاد مقاومتی و گفتمان حاکم بر دولت:

4-1- از دیدگاه دال مرکزی:

4-1-1- دال مرکزی گفتمان حاکم بر اقتصاد ایران:

دال مرکزی گفتمان حاکم بر اقتصاد ایران، این است که ایران باید جزئی از اقتصاد جهانی باشد. حال این اقتصاد جهانی توسط چه کسانی اداره می‌شود؟ آمریکا به عنوان اقتصاد برتر جهان، اقتصاد جهانی را تعریف و اداره می‌کند، و علاوه بر آمریکا اعضای شورای امنیت و سازمان ملل متحد در این زمینه نقش ایفا می‌کنند. آنها تعیین می‌کنند، چه کسی چه چیزی تولید کند و چه چیزی مصرف کند و هر کشوری چه نقشی ایفا کند.

از نظر گفتمان حاکم بر اقتصاد ایران (که از زمان پس از جنگ تحمیلی تا دوره آقای احمدی نژاد بر کشور حاکم بوده است) ما باید در اقتصاد جهانی حل بشویم تا وضع ما بهبود یابد و نقش خود را مطابق میل آمریکا ایفا کنیم تا به مطلوب خود برسیم. درواقع مطابق با دستور آن ها باید نفت خام تولید کنیم، به فروش برسانیم و کالای مصرفی خود را وارد کنیم.

 

4-1-2- دال مرکزی اقتصاد مقاومتی:

دال مرکزی اقتصاد مقاومتی خودباوری است که براساس آن ما باید مرزهای علم و فناوری را بشکافیم، تجاری سازی کنیم و تولید را رونق دهیم، سپس تولیدات خود را به فروش برسانیم تا وضع ما بهبود یابد. از نظر  گفتمان اقتصاد مقاومتی، ما با خوردن دلار وضع­مان بهبود نمی­یابد. بلکه ما ظرفیت­های انسانی و اقلیمی فراوانی داریم که به واسطه آنها می‌توانیم به جایگاه­های والایی برسیم. ما باید به فناوری پیشرفته دست یابیم، آن را مختص خود کرده و کالای دانش بنیان را براساس آن تولید و صادر کنیم (مانند ژاپن و کره جنوبی و دیگر کشور های موفق در زمینه اقتصاد).

4-2- از دیدگاه سرمایه­گذاری و اشتغال:

 

 نقطه مشترک هر دو گفتمان:

هر دو گفتمان معتقدند که سرمایه‌گذاری و اشتغال باید افزایش یابد

 

 

 

4-2-1- سرمایه­گذاری و اشتغال از منظر اقتصاد مقاومتی:

از نظر گفتمان اقتصاد مقاومتی، باید محیط امن برای کسب و کار فراهم و از تولید حمایت کنیم تا سرمایه گذارها بتوانند در کشور سرمایه­گذاری کنند. همچنین باید با فساد مقابله کنیم تا سرمایه­گذارها انگیزه برای سرمایه­گذاری در کشور پیدا کنند. ضمنا باید از تولید حمایت کنیم به گونه­ای که تولید در کشور به  نفع همه مردم باشد. این گفتمان معتقد است، امر سرمایه­گذاری مستقیم خارجی امر نامطلوبی نیست اما اینکه نجات ما تنها در گرو سرمایه­گذاری مستقیم خارجی باشد، کاملا غلط است. با فراهم کردن محیط امن برای کسب و کار، چه سرمایه­گذاران داخلی و چه سرمایه‌گذاران خارجی تمایل به سرمایه گذاری پیدا می­کنند و کالاهایی با ارزش افزوده بالا تولید می­شود.

 

 

4-2-2- سرمایه­گذاری و اشتغال از منظر گفتمان اقتصاد دولتی حاکم

گفتمان دولتی حاکم می‌گوید ما باید سرمایه‌گذار مستقیم خارجی را دعوت کنیم و تا زمانی که سرمایه­گذار مستقیم خارجی وارد کشور نشود، حال ما خوب نمی­گردد. به اعتقاد این گفتمان با سرمایه‌گذاری خردِ مردم وضع بهبود نمی­یابد و ما نیاز به سرمایه­گذاری­های کلان چند صد میلیاردی داریم. بنابراین تنها با سرمایه­گذاری مستقیم خارجی مشکل اقتصاد و معیشت مردم حل می­شود.

4-3- از دیدگاه فناوری:

4-3-1- فناوری از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم

 

 
 


گفتمان اقتصادی حاکم بر دولت فناوری پیشرفته را محصول انحصاری غرب می­داند و باید تعامل خیلی خوب با غرب داشته باشیم تا محصول انحصاری خود را در اختیار ما نیز قرار دهند. در نگاه اقتصادی حاکم بر دولت فناوری درجه دو سهم ماست و باید وارد شود.

 

 

 

4-3-2- فناوری از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی

 

برای مطالعه 1:

ما  سال 1369 پژو 405  را به عنوان فناوری جدیدی که غرب در اختیار ما گذاشته بود، وارد کشور کردیم اما بلافاصله بعد از ورود این خودرو در بازار های ایران کشور تولیدکننده فناوری جدیدتری در قالب پژو 206 به مردم خود عرضه کرد. لذا نتیجه میگیریم غرب، هیچگاه‌ فناوری دسته اول را به کشورهای دیگر منتقل نخواهد کرد. ما تنها با تحقیق و پژوهش می‌توانیم به فناوری دست اول برسیم، بر اساس گفتمان اقتصاد مقاومتی مرز شکنی کنیم و پس از این کار، اقدام  به تولید کنیم و در نهایت محصول خود را عرضه کنیم.

برای مطالعه2:

در نگاه اقتصادی حاکم بر دولت، فناوری درجه دو سهم ماست و باید وارد شود. در گفتمان اقتصاد مقاومتی سهم کشور ما سهم اصلی است که همان فناوری است. به عنوان مثال، گوشی موبایل اگر با یک سرنگ فناوری آن بیرون کشیده شود، از آن فقط پلاستیک و فلز می­ماند که ارزشی ندارد و فناوری آن باعث می­شود  که پنج میلیون ارزش داشته باشد. گفتمان اقتصاد مقاومتی می­گوید که باید فناوری را به­دست آوریم ولی در گفتمان اقتصادی حاکم بر دولت باید نفت بفروشیم و جای کشور ما بالا نیست. وقتی جوانان ما در خصوص فناوری به یک اداره دولتی مراجعه می­کنند به آنها می­گویند که این متعلق به ما نیست و فناوری جوان ایرانی را به سخره می­گیرند. به عنوان مثال، وقتی میمون را به فضا فرستادیم، زمان شبیه سازی موجود زنده، فناوری موشک، ساخت واکسن ایرانی و ... گفتند دوره­اش تمام شده است و آن را به سخره گرفتند. در ذهن آنها فناوری متعلق به غربی­ها است و به فناوری درجه 2 قانع­اند. گفتمان اقتصاد مقاومتی می­گوید ما باید سهم اصلی را از تولید ببریم و بیشترین سهم را از فناوری داشته باشیم. در اقتصاد مقاومتی نقش اصلی را ما باید تامین کنیم و منفعت در این است که به مرز فناوری دست یابیم، کالای دانش بنیان تولید و خلق پول کنیم و خام فروشی نکنیم، چون خام فروشی به نفع آمریکاست.

 

در گفتمان اقتصاد مقاومتی سهم کشور ما سهم اصلی است که همان فناوری است. این گفتمان معتقد است که تکنولوژی کلید سلطه و برتری غرب است و هیچ­گاه آن­را در اختیار ما قرار نمی‌دهد. اگر زمانی کشورهای غربی محصولی را در اختیار ما قرار دادند تا براساس فناوری آن تولیدی داشته باشیم باید بدانیم که آن فناوری، کهنه و دسته دوم است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حاکمان اقتصاد ایرانی دارای ذهنیت پایینی هستند و حتی از کشورهایی چون عربستان و امارات پایین­تر فکر می­کنند و به فکر خام فروشی­اند. اخیراً کشور عربستان نیز نفت خامش را به پتروشیمی تبدیل می­کند ولی متاسفانه دولت­های ایران به فکر خام­فروشی هستند. چند سال پیش جلوی پالایشگاه ساختن را گرفتند و به ضرر اقتصاد ملی کار کردند و سیاست­های اشتباه­شان به نفع دشمن بوده است.

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

4-4- از دیدگاه سهم کیک اقتصادی:

4-4-1- سهم کیک اقتصادی از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم

اقتصاد حاکم بر دولت می­گوید اجازه دهید کیک بزرگ شود و سفره­های خالی رنگ گیرد. در این نوع از تفکر، دهک­های پایین، سهم­شان کم و دهک­های بالا، سهم­شان زیاد است.

4-4-2- سهم کیک اقتصادی از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی

در اقتصاد مقاومتی سهم از کیک باید عادلانه باشد. اقتصاد مقاومتی با اقتصاد کمونیستی و سوسیالیستی فرق می کند و در زمینه عدالت نگاه اسلامی است. کسی که تلاش  می­کند حقش بیشتر است و باید درآمد بیشتری به دست آورد و سفره­اش رنگین­تر باشد.

4-5- از دیدگاه ثروت و عدالت:

1-5-4- ثروت و عدالت از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم:

ثروت و عدالت  در نگاه حاکم بر دولت این است که مردم باید در خطوط تولیدی که FTA[2] (خطوط تولید سرمایه­گذاری مستقیم خارجی) درست می­کند حضور داشته باشند. در این دیدگاه افراد جامعه به دو صورت دسته­بندی می­شوند:

1- افراد معمولی (فقیر و کارگر) که در خطوط تولیدی کارگری می­کنند و کالاهای تولیدی را مصرف می­کنند. نمونه بارز آن در سریال­های مربوط به زمان شاه که پس از انقلاب ساخته شد و افراد روستایی را تصویر کرد که در کارهای خط تولید سرمایه­گذاران خارجی کار می­کردند.

2- افراد ثروتمند (ژن خوب) که با سرمایه­گذار مستقیم خارجی شریک می­شوند.

2-5-4- ثروت و عدالت از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی:

در نگاه اقتصاد مقاومتی، آحاد مردم باید وارد کسب و کار شوند و با تشکیل بنگاه­های کوچک و متوسط در  اقتصاد خرد و اقتصاد خانگی نقش پر رنگ داشته باشند. این هدف ایده­آل اقتصاد مقاومتی نیست که همگی مردم بنگاه کوچکی داشته باشند، بلکه هدف این است که ورود مردم به کسب و کار راحت باشد، بنگاه­ها انحصاراً ویژه افراد خاص نباشد و همه اقشار جامعه بتوانند وارد کسب و کار شوند.

سوال مطرح می­شود که کثرت بنگاه­های کوچک در اقتصاد مقاومتی ایده‌آل است؟ پاسخ می­دهیم خیر؛ ایده­آل در نگاه اقتصاد مقاومتی یعنی به­راحتی بتوان شرکت کوچکی تأسیس شود، سریع رشد کند و ارتقاء پیدا کند. در نگاه اقتصاد مقاومتی، بنگاه­های کوچکی وجود دارند که به علت رشد بسیار سریع­شان زیبا هستند؛ به طور مثال شرکت گوگل که ابتدا در یک خوابگاه دانشجوئی تاسیس شد، خیلی سریع با فناوری رشد کرد؛ نمونه دیگر جنرال الکتریک است که موسس آن توماس ادیسون بود، حدود صد سال پیش این شرکت در گاراژ منزل ایشان تشکیل شد، با نبوغ ادیسون به مرز فناوری رسید، و به یک ابر بنگاه تبدیل شده است. نمونه های دیگری نیز مانند تسلا و... وجود دارد.

4-6- از دیدگاه وظایف دولت:

4-6-1- وظایف دولت از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم:

از نظر گفتمان حاکم بر دولت، وظیفه دولت این است که با مذاکره شرایط سرمایه­گذاران خارجی را در کشور فراهم کند. بدین­صورت­که سرمایه‌گذاران خارجی در چرخه اقتصاد سرمایه­گذاری می­کنند. در این دیدگاه ثروت­مندان، ثروتمند باقی مانده و کارگران و فقیران نیز در سرمایه­گذاری خارجی کارگری می­کنند. جان مایه این تفکر، فقط دیپلماسی است.

 

 

 

 

 

 

 

4-6-2- وظایف دولت از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی:

در اقتصاد مقاومتی وظیفه دولت به صورت چندین مورد بیان می­شود:

 
 

 

 

 

5- دریافت ناصحیح از اقتصاد مقاومتی:

متاسفانه بسیاری از مسئولان الگوی اقتصاد مقاومتی یا گفتمان اقتصاد مقاومتی را اشتباه فهمیده‌اند یا اصلاً متوجه نشده­اند. وقتی این صحبت­ها با آنها مطرح می­شودیا رد کرده، یا مسخره می­کنند یا اینکه می‌گویند سخت است و نمی‌شود؛ سفیر که نباید برود پیاز بفروشد یا دختر دبیرستانی نمی‌تواند با قابلمه در زیرزمین خانه‌اش انرژی هسته‌ای تولید کند. چراکه ذهنیت آنها این چیزها نیست و گفتمان آنها مجموعه­ای از ذهنیت­هاست و این روی بینش و رفتارشان اثر می‌گذارد.

 بنابراین اقتصاد مقاومتی باید خوب فهم و بیان شود و روزی که امیدواریم در جمهوری اسلامی دور نباشد، این امر حاکم شود. پس باید اقتصاد مقاومتی را تبیین کرد چون ضد اقتصاد مقاومتی به شدت فعال است.

 شما اگر اقتصاد مقاومتی را در گوگل جست­وجو کنید می­بینید که انواع و اقسام شوخی درباره آن می‌آید. یعنی زمانی که می­خواهیم درباره صرفه­جویی بگوییم، می­گویند اقتصاد مقاومتی انجام دهیم؛ یا می‌خواهیم کم بخوریم، می­گویند اقتصاد مقاومتی انجام دهیم؛ یا مثلاً یک سیخ کباب که لاغر است می­گویند اقتصاد مقاومتی است. این یعنی چه؟ چون اقتصاد مقاومتی اصلاً این نیست!

6- تعریف صحیح اقتصاد مقاومتی:

اقتصاد مقاومتی به معنای تولید گران‌قیمت و همراه با پول زیاد است. تصویر واقعی اقتصاد مقاومتی، ثروتمند شدن از مسیر تولید و صادرات کالای دانش‌بنیان است که در لبه تکنولوژی می­باشد. اینها حرف‌های تخیلی نیست و نمونه عینی دارد. نمونه عینی آن شرکتی است که محصول شتاب­دهنده را با مدیریت آقای نوید نجات­بخش در اصفهان تولید می‌کند و کالای به شدت های‌تک را صادر می­کند. نمونه دیگر مراجعه اعراب به یزد است تا با فناوری درجه یک مشکل خود ناباروری را حل کنند. (این یعنی صادرات خدمات های تِک) یا می‌آیند جراحی‌های سخت را در تهران و شیراز انجام می­دهند که این هم مرز دیگری از فناوری محسوب می‌شود. مثال کرونایی آن هم انشاءالله اگر واکسن کرونا صادر شود در لبه فناوری دنیاست. سال گذشته دستگاه نانو فناوری تولید ماسک صادر شد، دستگاهی که ماسک نانو می­زد و به یک کشور نسبتا پیشرفته‌ فناوری مانند کره جنوبی صادر شد. پس اینها نمونه عینی دارد، اما اینکه خیلی زیاد شنیده نمی‌شود یا خیلی زیاد رشد نکرده‌اند به خاطر این است که پای دولت جمهوری اسلامی روی خرخره شرکت­های تولید کننده داخلی است و نمی­گذارند که فعالیت کنند! چرا نمی گذارند؟ چون فکر می‌کنند که کار خوبی انجام می‌دهند و به نفع  کشور کار انجام می‌دهند. فکر می‌کنند که اینها مخل وضعیت ایده‌آل ما می باشد. وضعیت ایده‌آل ما هم این است که نفت بفروشیم و کالای خارجی مصرف کنیم. در ذهنیت آنها این است که اگر نوید نجات بخش برود و در اصفهان یک دستگاهی را تولید و صادر کند که در بازارهای جهانی جای شرکت‌های بزرگ آمریکایی و آلمانی را تنگ کند برای ما بد می‌شود. در ذهنیت آنها این است که ما باید برای این که فرانسوی‌ها از ما راضی بشوند پژو و رنو در ایران خودرو تولید کنیم و نباید دنا تولید ‌کنیم. چون فرانسوی‌ها را ناراحت می‌کند، ممکن است خوششان نیاید، دیگر به ما سرمایه‌گذاری خارجی ندهند و بدبخت شویم. به همین دلیل پایشان را روی گلوی تولیدکننده داخلی گذاشتند و نمی‌گذارند نفس بکشد، آن ها را خفه می کنند و اجازه صادرات محصولاتشان را به بازارهای جهانی نمی­دهند.

چقدر تولیدکننده داخلی هستند که داروهای با روش علمی به دست آورده‌اند (نه با روش های غیر علمی) و حتی سیب سلامت هم گرفتند (که خیلی هم گرفتن آن سخت است) اما اجازه نمی‌دهند! چرا اجازه نمی دهند؟ چون می‌گویند شما مو فرفری چشم قهوه ای هستید چرا این کار را کردید. این کار به شمار نمی‌آید که انجام دهید. این فناوری‌ها مختص چشم آبی ها حداقل مال چشم تنگ های ژاپنی است. این­گونه است که اگر گفتمان اقتصاد مقاومتی حاکم نباشد این بلاها به سر ما می­آید حتما شنیده­اید چقدر از شرکت­های ایرانی که اجازه ندارند یا مجوز نمی‌گیرند که محصولاتشان را وارد بازار کنند یا آنها را به انواع و اقسام راه­ها اذیت می­کنند‌. بیمه یا ماموران تلکه به­گیر را به سراغ آنها می­فرستند و به ستوه می­آورند تا فرار کنند. چون از دیدگاه آنها این یک عنصر غیرعادی و نامطلوب است و معنی ندارد که شرکتی محصول دانش بنیان را تولید و صادر کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

7- اقتصاد مقاومتی و تاثیر آن بر اقتصاد آتی ایران:

 

 

 

 

8- پرسش و پاسخ :

8-1- حاکمیت شرکتی چه جایگاهی در اقتصاد مقاومتی دارد؟

 اقتصاد مقاومتی طبعاً نظرش در مورد حاکمیت شرکتی مثبت است. حاکمیت شرکتی یعنی چه؟ یعنی شرکت طوری اداره شود که هم به نفع سهامداران باشد، هم به نفع ذینفعان و هم به نفع کسانی که در آن منطقه زندگی می‌کنند. همچنین طوری اداره شود که نفع همه ماکزیمم شود نه فقط به­نفع هیئت رئیسه و رؤسا باشد. از این نگاه حاکمیت شرکتی در اقتصاد مقاومتی حتماً مطلوب خواهد بود.

2-8- با توجه به کدام معیار متوجه شویم که نامزدها و کاندیداهای ریاست جمهوری اعتقاد به اقتصاد مقاومتی دارند و قائل به اقتصاد مقاومتی در عمل هستند؟

از رفتارهای گذشته فرد متوجه این امر می­شویم. اگر کاندید در گذشته خود همواره به دنبال سرمایه‌گذاری خارجی بوده و به تولیدکنندگان داخلی بی‌اعتنا بوده است، این فرد نمی­تواند فردی معتقد به الگوی اقتصاد مقاومتی باشد.

اما اگر نگران شرکت‌های دانش‌بنیان بوده، در گذشته خود تلاشی برای این نوع شرکت‌ها داشته است، تلاشی در جهت صادرات در کارنامه خود دارد و در راستای تولید و صادرات محصولات دانش‌بنیان هم‌وغم داشته است، این فرد در عمل به اقتصاد مقاومتی معتقد است و در آینده نیز در راستای آن تلاش خواهد کرد.

3-8- با توجه به اینکه ژنرال موتور با توجه به اقتصاد مقاومتی توانسته به این سطح از گستردگی دست یابد، آیا می­توان گفت اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد غرب با یکسری شرایط خاص‌تر همچون مزیت نسبی و ... است؟

اقتصاد مقاومتی و اقتصاد غربی تا حدود زیادی باهم مشترک است اما منطبق نیستند مواردی در اقتصاد مقاومتی هست که در اقتصاد غرب نیست و بالعکس. در اقتصاد مقاومتی عدالت وجود دارد که در اقتصاد غرب نیست. در اقتصاد مقاومتی بر مبنای دین اسلام هنجار رفتار ثروتمندان وجود دارد؛ به این معنا که ثروتمند نباید با اموال خود به فقرا فخرفروشی داشته باشد، اغنیا نباید تجمل‌گرا و خوی اشرافی گری داشته باشند، نباید با اموال خود منجر به آزردگی خاطر دیگری شود، اما در اقتصاد غرب این موارد وجود دارد.

مهم‌ترین تفاوت این دو اقتصاد این است که در اقتصاد غرب، ثروتمند شدن هدف اصلی است، اما در اقتصاد مقاومتی هدف اصلی رسیدن به رضایت الهی است که برای رسیدن به رضایت الهی برخی از مسیر جهاد و  شهادت می‌رسند و برخی  از مسیر افزایش تولید و کمک به اقشار جامعه و قدرتمند کردن کشور اسلامی می­رسند.

از شباهت‌های این دو اقتصاد می­توان به ثبت و تأسیس سریع شرکت و رشد آن اشاره کرد، مانند گوگل ، جنرال الکتریک و ...

4-8- شرکت‌های موفق مانند گوگل و ... در مراحلی از رشد خود سرمایه‌های سنگین جذب کرده‌اند. نقشه سرمایه در اقتصاد مقاومتی را بفرمایید؟

در الگوی اقتصاد مقاومتی مردم باید بتوانند از مسیر بازار سرمایه در سود تولید شریک شوند. از این نظر شرکت‌های غربی به‌راحتی می­توانند از بازار سرمایه، جذب سرمایه کنند و این رفتار آن­ها بسیار به اقتصاد مقاومتی نزدیک است. ازنظر تشکیل سرمایه کشورهای مانند آلمان، آمریکا و ژاپن بسیار بیشتر به الگوی اقتصاد مقاومتی شبیه‌تر هستند، به خاطر اینکه به‌راحتی و در زمان کم می­توانند شرکت تأسیس کنند و جذب سرمایه به‌راحتی صورت می­گیرد. اگر کسی طرح تولید دارد طرح خود را به بازار سرمایه ارائه می­دهد و پس از تحلیل و بررسی طرح ارائه‌شده، میزان ریسک پروژه را اندازه‌گیری می­کنند، سپس نتایج را در میان فعالین بازار سرمایه و مردم منتشر می­کنند و به آن‌ها اعلا می­دارند که ریسک این شرکت به این اندازه است تا هرکس تمایل داشت بر اساس ریسک‌پذیر بودن فرد می­تواند در طرح سرمایه‌گذاری کند. نمونه آن شرکت تسلا است که توانست سرمایه بالایی را جذب کند. بنابراین روش جذب سرمایه ‌براساس الگوی سهام­داری مردمی در  بخش تولید، بسیار به اقتصاد مقاومتی نزدیک است چون در عین کمک به تولید، مردمی نیز هست.

5-8- شما بیان داشتید که تجمل‌گرایی در الگوی اقتصاد مقاومتی جایی ندارد. چگونه می­توان مرز بین رفاه و تجمل‌گرایی را تمیز داد؟

تجمل‌گرایی و رفاه مقوله‌هایی نسبی هستند. مشهور است در زمان امام صادق علیه‌السلام قلمرو اسلامی از گستردگی بالایی برخوردار بود و از سمت غرب تا شاخ افریقا و از سمت شرق تا خراسان امتدادیافته بود. در این حین ثروت‌های زیادی به جامعه اسلامی وارد می­شود و جامعه مرفه شده بود و رفاه زمان امام صادق با رفاه اوایل اسلام که حتی در مواردی مجبور بودن یک عدد خرما را بین چند نفر تقسیم کنند، فرق دارد.

تجمل‌گرایی به معنای نمایش ثروت به فقرا است که به‌شدت در اسلام تقبیح شده است. کسی که این عمل را انجام دهد منفورترین افراد است. برای مثال تجمل‌گرایی می­توان به قارون اشاره کرد که ثروت خود را به رخ بقیه مردم  می­کشید. در اقتصاد غرب و آمریکا رفتار قارونی، رفتار خوبی است. سایت­هایی مانند یاهو در حال نمایش دادن ثروتمندان با خانه­های لوکس، هواپیمای شخصی یا ماشین­های چندمیلیاردی هستند. اما در اقتصاد مقاومتی این‌گونه رفتارها جایی ندارد و هیچ فردی حق ندارد با رفتار خود و نمایش ثروت خود موجب ناراحتی دیگران شود. حال رفتار می­تواند یک کشتی عظیم یا یک شتر باشد، درهرصورت نباید با اموال خود فخرفروشی کنیم.

سوره قصص آیه 52 بحث قارون آمده است که با ثروت خود به مردم فخرفروشی می­کرد و عده‌ای از او پرسیدند که این‌همه ثروت را چگونه کسب کرده‌ای؟ آیا چون پسرعموی حضرت موسی علیه­السلام هستی ثروتمند شده‌ای؟ قارون در جواب می­گوید من کارآفرینی، ریسک و تلاش کردم تا به این ثروت دست‌یافتم. در گفتمان غربی نیز این‌گونه است که مردم می­گویند «احسنت و خوب کاری کرده‌ای و نوش جانت» اما این عمل و رفتار نگاه اسلامی نیست. خدا به او هشدار داده که با اموال خود فخرفروشی نکن، اما به دلیل نافرمانی و سرپیچی با تمام اموالش به قعر زمین می­رود. بااینکه قارون فردی مؤمن و پسرعموی حضرت موسی علیه­السلام بوده است، اما به دلیل رفتار نامناسب، خداوند متعال فخر او را به ذلت در مقابل مردم تبدیل می­کند و به عذابی وحشتناک دچار می­شود.

در نگاه آمریکایی، تنعم و ثروت داشتن نه تنها مسأله خوبی است بلکه هدف نیز هست. در نگاه اسلامی، تنعم و ثروت داشتن خوب است اما هدف نیست، بلکه هدف آخرت است. فرد باید آماده باشد مانند امام حسن علیه‌السلام تا هر زمان که نیاز بود، اموال خود را ببخشد و به اموال و ثروت خود وابسته نباشد. توانایی داشته باشد که از ثروت خود به فقرا بدهد. این الگوی اقتصاد مقاومتی است و با الگوی لیبرال متفاوت است.

6-8- در اقتصاد مقاومتی چطور می­شود رقابت کرد، در حالی که بنگاه خرد توان رقابت با بازار و مافیای وارد کننده را ندارد؟

بنگاه های خرد برای شروع هستند و باید وارد کسب و کار بزرگ بشوند. صحبت از درآمدهای کلان است. حالا یک عده­شان کوچک هستند و نمیتوانند همه­شان بزرگ شوند؛ همه که نمیتوانند تسلا و گوگل شوند. اینها چه کار کنند؟ این­ها چگونه رقابت کنند؟

اینها باید زنجیره شوند هم از بالا باید کمک شود تا زنجیره شوند وهم از پایین. منظور از زنجیره شدن چیست؟

مثلا در مشهد رنجیره چرم در حال شکل گیری است. تا آن مقدار که پول فرد می­رسد چرم سازی می­کند، وارد این زنجیره می­شود واز حضور در زنجیره بودن استفاده می­کند. بنگاه­های کوچک این­گونه از منفعت زنجیره کلی بهره­مند می­شوند. یکی در زنجیره میتواند همه محصولات را برای صادرات انتخاب کند و با تحقیقات بازاریابی صحیح، متناسب با نیازهای هر منطقه و جغرافیا کالای چرم را سفارش دهد تا ساخته شود. در سال­های اخیر کارهای بسیار خوبی توسط پارک علم و فناوری انجام شد که باید از آقای سورنا ستاری تشکر کنیم.

7-8- دیدگاه اقتصاد مقاومتی درباره قیمت گذاری دستوری  انجام میدن چیست؟

قیمت گذاری دستوری، اگر باعث رانت شود مانند ارز 4200 تومانب و قیمت گذاری فولاد، اقتصاد مقاومتی حتما با آن مخالف است.

8-8- راه حل اقتصاد مقاومتی برای قیمت گذاری چیست؟

1- حضور آحاد مردم در صحنه اقتصاد را آزاد کنیم؛

2- رانت­ها را برای افرایش تولید از بین ببریم؛

3- جلو نقدینگی را بگیریم.

9-8- مردم گفتمان اقتصاد مقاومتی را چطور در کاندیداهای ریاست جمهوری بیابند ؟

در انتخابات همه کاندیداها حرف های خوب و شبیه به­هم می­زنند. به شعارها و برنامه­های آنها نمی­شود خیلی توجه کرد. اما برای انتخاب درست باید پیشینه طرف را ببینیم که در بزنگاه­ها چه تصمیمی گرفته است. زمانی که باید بین مونتاژ یا حمایت از شرکت دانش بنیان انتخاب می­کرده، چه عکس العملی از خودش نشان داده است. خودش آیا از محصولات ایرانی استفاده میکند و یا برندهای غربی براش اهمیت دارند.

9- توضیحات انتهایی و تکمیلی استاد سیاح: تبیین جایگاه واقعی اقتصاد مقاومتی

* نماد اقتصاد مقاومتی نخوردن و ریاضت کشیدن نیست. اقتصاد مقاومتی زحمت کشیدن برای رسیدن به مرز فناوری، تولید کالای صادراتی دانش بنیان، تجاری سازی  و صادرات آن برای کسب درآمد بالاست.

* نماد اقتصاد مقاومتی، دانشمند یا کار آفرینی است که محصول دانش بنیان را صادر کرده است و سوار گران ترین خودرو دنیا می شود؛البته در اقتصاد مقاومتی سوار شدن بر خودرو لوکس ارزش نیست و باید گفت که کارآفرین هم خود در رفاه است و هم اطرافیانش را در رفاه قرار می دهد.

* وظیفه ما در قبال اقتصاد مقاومتی :

1) بشناسیم؛

2) تبیین کنیم؛

3) مطالبه کنیم.

 

9- نکته مهم :

ما الان بر سر دوراهی حساس و سرنوشت سازی هستیم.دو راه پیش روی ماست:

اینکه برگردیم به گفتمان «اقتصادی وابسته-  فقیر کننده و نکبتی حاکم بر دولت  جمهوری اسلامی» یا اینکه به سمت گفتمان اقتصاد مقاومتی «گفتمانی که ایران را قدرتمند و ریشه های رشد و پیشرفت را مستحکم تر میکند» حرکت کنیم.

ما سختی ورود به این مسیر را چشیدیم و راهش را یاد گرفتیم. جمهوری اسلامس راهش را یاد گرفته است. نباید بگذاریم مسیر طی شده و تجربیات فراگرفته شده را دور بریزند. 

اقتصاد مقاومتی به این معنی نیست که حتما فناوری داخلی داشته باشیم و حتما چرخ را از اول درست کنیم. این حرف درستی است که منتقدین می­گویند:«شما می­خواهید چرخ را از اول ختراع کنین»؛ اتفاقا در اقتصاد مقاومتی ما باید با بهترین مراکز دنیا در ارتباط باشیم. درست است تحریم اجازه این امر را نمی­دهد. اتقاقا تحریم کردند که ما اینکار را نکنیم.

 

 

[1] Instagram : ecomoqavemati.uni

[2] Free Trade Agreements 

 

"بسم الله الرحمن الرحیم"

جلسه چهارم:

مقایسه گفتمان اقتصاد مقاومتی با گفتمان حاکم بر اقتصاد دولت

با حضور دکتر سید امیر سیاح

 

بخش اول: نکات آقای مجتبی نبی زاده (مسئول برگزاری جلسات)

با توجه به اینکه دانشگاه مردمی اقتصاد مقاومتی یک دانشگاه کاملاً مردمی است نه بودجه خاصی از دولت دریافت می‌کند و نه کارمند خاصی به مفهوم اصطلاحی دارد، لذا از دانشجویان گرامی خواهشمندیم در صورت داشتن توانایی در زمینه پیاده سازی متون، تولید محتوا، تهیه عکس نوشته و...، از طریق شبکه­های مجازی[1] به ما اطلاع­رسانی کنند تا بتوانیم از ظرفیت­های بزرگواران در پیشبرد اهداف دانشگاه استفاده کنیم.

بخش دوم: مقایسه گفتمان اقتصاد مقاومتی با گفتمان حاکم بر اقتصاد دولت

1- تعریف گفتمان:

منظور از گفتمان مجموعه بینش­هایی است که از طریق واژگان و از طریق گفتار در ذهن جامعه مخاطب ما اثر می‌گذارد و رفتار آنها را شکل می‌دهد.

2-تعریف دال مرکزی گفتمان­ها:

اولین راه برای شناخت یک گفتمان، تحلیل دال مرکزی آن است که به معنای درون مایه کلی هر ایده، نظر و یا پارادایم فکری است.

 

 

3- اجزای تشکیل دهنده گفتمان­های اقتصادی:

­­

4- مقایسه گفتمان اقتصاد مقاومتی و گفتمان حاکم بر دولت:

4-1- از دیدگاه دال مرکزی:

4-1-1- دال مرکزی گفتمان حاکم بر اقتصاد ایران:

دال مرکزی گفتمان حاکم بر اقتصاد ایران، این است که ایران باید جزئی از اقتصاد جهانی باشد. حال این اقتصاد جهانی توسط چه کسانی اداره می‌شود؟ آمریکا به عنوان اقتصاد برتر جهان، اقتصاد جهانی را تعریف و اداره می‌کند، و علاوه بر آمریکا اعضای شورای امنیت و سازمان ملل متحد در این زمینه نقش ایفا می‌کنند. آنها تعیین می‌کنند، چه کسی چه چیزی تولید کند و چه چیزی مصرف کند و هر کشوری چه نقشی ایفا کند.

از نظر گفتمان حاکم بر اقتصاد ایران (که از زمان پس از جنگ تحمیلی تا دوره آقای احمدی نژاد بر کشور حاکم بوده است) ما باید در اقتصاد جهانی حل بشویم تا وضع ما بهبود یابد و نقش خود را مطابق میل آمریکا ایفا کنیم تا به مطلوب خود برسیم. درواقع مطابق با دستور آن ها باید نفت خام تولید کنیم، به فروش برسانیم و کالای مصرفی خود را وارد کنیم.

 

4-1-2- دال مرکزی اقتصاد مقاومتی:

دال مرکزی اقتصاد مقاومتی خودباوری است که براساس آن ما باید مرزهای علم و فناوری را بشکافیم، تجاری سازی کنیم و تولید را رونق دهیم، سپس تولیدات خود را به فروش برسانیم تا وضع ما بهبود یابد. از نظر  گفتمان اقتصاد مقاومتی، ما با خوردن دلار وضع­مان بهبود نمی­یابد. بلکه ما ظرفیت­های انسانی و اقلیمی فراوانی داریم که به واسطه آنها می‌توانیم به جایگاه­های والایی برسیم. ما باید به فناوری پیشرفته دست یابیم، آن را مختص خود کرده و کالای دانش بنیان را براساس آن تولید و صادر کنیم (مانند ژاپن و کره جنوبی و دیگر کشور های موفق در زمینه اقتصاد).

4-2- از دیدگاه سرمایه­گذاری و اشتغال:

 

 نقطه مشترک هر دو گفتمان:

هر دو گفتمان معتقدند که سرمایه‌گذاری و اشتغال باید افزایش یابد

 

 

 

4-2-1- سرمایه­گذاری و اشتغال از منظر اقتصاد مقاومتی:

از نظر گفتمان اقتصاد مقاومتی، باید محیط امن برای کسب و کار فراهم و از تولید حمایت کنیم تا سرمایه گذارها بتوانند در کشور سرمایه­گذاری کنند. همچنین باید با فساد مقابله کنیم تا سرمایه­گذارها انگیزه برای سرمایه­گذاری در کشور پیدا کنند. ضمنا باید از تولید حمایت کنیم به گونه­ای که تولید در کشور به  نفع همه مردم باشد. این گفتمان معتقد است، امر سرمایه­گذاری مستقیم خارجی امر نامطلوبی نیست اما اینکه نجات ما تنها در گرو سرمایه­گذاری مستقیم خارجی باشد، کاملا غلط است. با فراهم کردن محیط امن برای کسب و کار، چه سرمایه­گذاران داخلی و چه سرمایه‌گذاران خارجی تمایل به سرمایه گذاری پیدا می­کنند و کالاهایی با ارزش افزوده بالا تولید می­شود.

 

 

4-2-2- سرمایه­گذاری و اشتغال از منظر گفتمان اقتصاد دولتی حاکم

گفتمان دولتی حاکم می‌گوید ما باید سرمایه‌گذار مستقیم خارجی را دعوت کنیم و تا زمانی که سرمایه­گذار مستقیم خارجی وارد کشور نشود، حال ما خوب نمی­گردد. به اعتقاد این گفتمان با سرمایه‌گذاری خردِ مردم وضع بهبود نمی­یابد و ما نیاز به سرمایه­گذاری­های کلان چند صد میلیاردی داریم. بنابراین تنها با سرمایه­گذاری مستقیم خارجی مشکل اقتصاد و معیشت مردم حل می­شود.

4-3- از دیدگاه فناوری:

4-3-1- فناوری از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم

 

 
 


گفتمان اقتصادی حاکم بر دولت فناوری پیشرفته را محصول انحصاری غرب می­داند و باید تعامل خیلی خوب با غرب داشته باشیم تا محصول انحصاری خود را در اختیار ما نیز قرار دهند. در نگاه اقتصادی حاکم بر دولت فناوری درجه دو سهم ماست و باید وارد شود.

 

 

 

4-3-2- فناوری از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی

 

برای مطالعه 1:

ما  سال 1369 پژو 405  را به عنوان فناوری جدیدی که غرب در اختیار ما گذاشته بود، وارد کشور کردیم اما بلافاصله بعد از ورود این خودرو در بازار های ایران کشور تولیدکننده فناوری جدیدتری در قالب پژو 206 به مردم خود عرضه کرد. لذا نتیجه میگیریم غرب، هیچگاه‌ فناوری دسته اول را به کشورهای دیگر منتقل نخواهد کرد. ما تنها با تحقیق و پژوهش می‌توانیم به فناوری دست اول برسیم، بر اساس گفتمان اقتصاد مقاومتی مرز شکنی کنیم و پس از این کار، اقدام  به تولید کنیم و در نهایت محصول خود را عرضه کنیم.

برای مطالعه2:

در نگاه اقتصادی حاکم بر دولت، فناوری درجه دو سهم ماست و باید وارد شود. در گفتمان اقتصاد مقاومتی سهم کشور ما سهم اصلی است که همان فناوری است. به عنوان مثال، گوشی موبایل اگر با یک سرنگ فناوری آن بیرون کشیده شود، از آن فقط پلاستیک و فلز می­ماند که ارزشی ندارد و فناوری آن باعث می­شود  که پنج میلیون ارزش داشته باشد. گفتمان اقتصاد مقاومتی می­گوید که باید فناوری را به­دست آوریم ولی در گفتمان اقتصادی حاکم بر دولت باید نفت بفروشیم و جای کشور ما بالا نیست. وقتی جوانان ما در خصوص فناوری به یک اداره دولتی مراجعه می­کنند به آنها می­گویند که این متعلق به ما نیست و فناوری جوان ایرانی را به سخره می­گیرند. به عنوان مثال، وقتی میمون را به فضا فرستادیم، زمان شبیه سازی موجود زنده، فناوری موشک، ساخت واکسن ایرانی و ... گفتند دوره­اش تمام شده است و آن را به سخره گرفتند. در ذهن آنها فناوری متعلق به غربی­ها است و به فناوری درجه 2 قانع­اند. گفتمان اقتصاد مقاومتی می­گوید ما باید سهم اصلی را از تولید ببریم و بیشترین سهم را از فناوری داشته باشیم. در اقتصاد مقاومتی نقش اصلی را ما باید تامین کنیم و منفعت در این است که به مرز فناوری دست یابیم، کالای دانش بنیان تولید و خلق پول کنیم و خام فروشی نکنیم، چون خام فروشی به نفع آمریکاست.

 

در گفتمان اقتصاد مقاومتی سهم کشور ما سهم اصلی است که همان فناوری است. این گفتمان معتقد است که تکنولوژی کلید سلطه و برتری غرب است و هیچ­گاه آن­را در اختیار ما قرار نمی‌دهد. اگر زمانی کشورهای غربی محصولی را در اختیار ما قرار دادند تا براساس فناوری آن تولیدی داشته باشیم باید بدانیم که آن فناوری، کهنه و دسته دوم است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حاکمان اقتصاد ایرانی دارای ذهنیت پایینی هستند و حتی از کشورهایی چون عربستان و امارات پایین­تر فکر می­کنند و به فکر خام فروشی­اند. اخیراً کشور عربستان نیز نفت خامش را به پتروشیمی تبدیل می­کند ولی متاسفانه دولت­های ایران به فکر خام­فروشی هستند. چند سال پیش جلوی پالایشگاه ساختن را گرفتند و به ضرر اقتصاد ملی کار کردند و سیاست­های اشتباه­شان به نفع دشمن بوده است.

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

4-4- از دیدگاه سهم کیک اقتصادی:

4-4-1- سهم کیک اقتصادی از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم

اقتصاد حاکم بر دولت می­گوید اجازه دهید کیک بزرگ شود و سفره­های خالی رنگ گیرد. در این نوع از تفکر، دهک­های پایین، سهم­شان کم و دهک­های بالا، سهم­شان زیاد است.

4-4-2- سهم کیک اقتصادی از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی

در اقتصاد مقاومتی سهم از کیک باید عادلانه باشد. اقتصاد مقاومتی با اقتصاد کمونیستی و سوسیالیستی فرق می کند و در زمینه عدالت نگاه اسلامی است. کسی که تلاش  می­کند حقش بیشتر است و باید درآمد بیشتری به دست آورد و سفره­اش رنگین­تر باشد.

4-5- از دیدگاه ثروت و عدالت:

1-5-4- ثروت و عدالت از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم:

ثروت و عدالت  در نگاه حاکم بر دولت این است که مردم باید در خطوط تولیدی که FTA[2] (خطوط تولید سرمایه­گذاری مستقیم خارجی) درست می­کند حضور داشته باشند. در این دیدگاه افراد جامعه به دو صورت دسته­بندی می­شوند:

1- افراد معمولی (فقیر و کارگر) که در خطوط تولیدی کارگری می­کنند و کالاهای تولیدی را مصرف می­کنند. نمونه بارز آن در سریال­های مربوط به زمان شاه که پس از انقلاب ساخته شد و افراد روستایی را تصویر کرد که در کارهای خط تولید سرمایه­گذاران خارجی کار می­کردند.

2- افراد ثروتمند (ژن خوب) که با سرمایه­گذار مستقیم خارجی شریک می­شوند.

2-5-4- ثروت و عدالت از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی:

در نگاه اقتصاد مقاومتی، آحاد مردم باید وارد کسب و کار شوند و با تشکیل بنگاه­های کوچک و متوسط در  اقتصاد خرد و اقتصاد خانگی نقش پر رنگ داشته باشند. این هدف ایده­آل اقتصاد مقاومتی نیست که همگی مردم بنگاه کوچکی داشته باشند، بلکه هدف این است که ورود مردم به کسب و کار راحت باشد، بنگاه­ها انحصاراً ویژه افراد خاص نباشد و همه اقشار جامعه بتوانند وارد کسب و کار شوند.

سوال مطرح می­شود که کثرت بنگاه­های کوچک در اقتصاد مقاومتی ایده‌آل است؟ پاسخ می­دهیم خیر؛ ایده­آل در نگاه اقتصاد مقاومتی یعنی به­راحتی بتوان شرکت کوچکی تأسیس شود، سریع رشد کند و ارتقاء پیدا کند. در نگاه اقتصاد مقاومتی، بنگاه­های کوچکی وجود دارند که به علت رشد بسیار سریع­شان زیبا هستند؛ به طور مثال شرکت گوگل که ابتدا در یک خوابگاه دانشجوئی تاسیس شد، خیلی سریع با فناوری رشد کرد؛ نمونه دیگر جنرال الکتریک است که موسس آن توماس ادیسون بود، حدود صد سال پیش این شرکت در گاراژ منزل ایشان تشکیل شد، با نبوغ ادیسون به مرز فناوری رسید، و به یک ابر بنگاه تبدیل شده است. نمونه های دیگری نیز مانند تسلا و... وجود دارد.

4-6- از دیدگاه وظایف دولت:

4-6-1- وظایف دولت از دیدگاه گفتمان اقتصاد دولتی حاکم:

از نظر گفتمان حاکم بر دولت، وظیفه دولت این است که با مذاکره شرایط سرمایه­گذاران خارجی را در کشور فراهم کند. بدین­صورت­که سرمایه‌گذاران خارجی در چرخه اقتصاد سرمایه­گذاری می­کنند. در این دیدگاه ثروت­مندان، ثروتمند باقی مانده و کارگران و فقیران نیز در سرمایه­گذاری خارجی کارگری می­کنند. جان مایه این تفکر، فقط دیپلماسی است.

 

 

 

 

 

 

 

4-6-2- وظایف دولت از دیدگاه گفتمان اقتصاد مقاومتی:

در اقتصاد مقاومتی وظیفه دولت به صورت چندین مورد بیان می­شود:

 
 

 

 

 

5- دریافت ناصحیح از اقتصاد مقاومتی:

متاسفانه بسیاری از مسئولان الگوی اقتصاد مقاومتی یا گفتمان اقتصاد مقاومتی را اشتباه فهمیده‌اند یا اصلاً متوجه نشده­اند. وقتی این صحبت­ها با آنها مطرح می­شودیا رد کرده، یا مسخره می­کنند یا اینکه می‌گویند سخت است و نمی‌شود؛ سفیر که نباید برود پیاز بفروشد یا دختر دبیرستانی نمی‌تواند با قابلمه در زیرزمین خانه‌اش انرژی هسته‌ای تولید کند. چراکه ذهنیت آنها این چیزها نیست و گفتمان آنها مجموعه­ای از ذهنیت­هاست و این روی بینش و رفتارشان اثر می‌گذارد.

 بنابراین اقتصاد مقاومتی باید خوب فهم و بیان شود و روزی که امیدواریم در جمهوری اسلامی دور نباشد، این امر حاکم شود. پس باید اقتصاد مقاومتی را تبیین کرد چون ضد اقتصاد مقاومتی به شدت فعال است.

 شما اگر اقتصاد مقاومتی را در گوگل جست­وجو کنید می­بینید که انواع و اقسام شوخی درباره آن می‌آید. یعنی زمانی که می­خواهیم درباره صرفه­جویی بگوییم، می­گویند اقتصاد مقاومتی انجام دهیم؛ یا می‌خواهیم کم بخوریم، می­گویند اقتصاد مقاومتی انجام دهیم؛ یا مثلاً یک سیخ کباب که لاغر است می­گویند اقتصاد مقاومتی است. این یعنی چه؟ چون اقتصاد مقاومتی اصلاً این نیست!

6- تعریف صحیح اقتصاد مقاومتی:

اقتصاد مقاومتی به معنای تولید گران‌قیمت و همراه با پول زیاد است. تصویر واقعی اقتصاد مقاومتی، ثروتمند شدن از مسیر تولید و صادرات کالای دانش‌بنیان است که در لبه تکنولوژی می­باشد. اینها حرف‌های تخیلی نیست و نمونه عینی دارد. نمونه عینی آن شرکتی است که محصول شتاب­دهنده را با مدیریت آقای نوید نجات­بخش در اصفهان تولید می‌کند و کالای به شدت های‌تک را صادر می­کند. نمونه دیگر مراجعه اعراب به یزد است تا با فناوری درجه یک مشکل خود ناباروری را حل کنند. (این یعنی صادرات خدمات های تِک) یا می‌آیند جراحی‌های سخت را در تهران و شیراز انجام می­دهند که این هم مرز دیگری از فناوری محسوب می‌شود. مثال کرونایی آن هم انشاءالله اگر واکسن کرونا صادر شود در لبه فناوری دنیاست. سال گذشته دستگاه نانو فناوری تولید ماسک صادر شد، دستگاهی که ماسک نانو می­زد و به یک کشور نسبتا پیشرفته‌ فناوری مانند کره جنوبی صادر شد. پس اینها نمونه عینی دارد، اما اینکه خیلی زیاد شنیده نمی‌شود یا خیلی زیاد رشد نکرده‌اند به خاطر این است که پای دولت جمهوری اسلامی روی خرخره شرکت­های تولید کننده داخلی است و نمی­گذارند که فعالیت کنند! چرا نمی گذارند؟ چون فکر می‌کنند که کار خوبی انجام می‌دهند و به نفع  کشور کار انجام می‌دهند. فکر می‌کنند که اینها مخل وضعیت ایده‌آل ما می باشد. وضعیت ایده‌آل ما هم این است که نفت بفروشیم و کالای خارجی مصرف کنیم. در ذهنیت آنها این است که اگر نوید نجات بخش برود و در اصفهان یک دستگاهی را تولید و صادر کند که در بازارهای جهانی جای شرکت‌های بزرگ آمریکایی و آلمانی را تنگ کند برای ما بد می‌شود. در ذهنیت آنها این است که ما باید برای این که فرانسوی‌ها از ما راضی بشوند پژو و رنو در ایران خودرو تولید کنیم و نباید دنا تولید ‌کنیم. چون فرانسوی‌ها را ناراحت می‌کند، ممکن است خوششان نیاید، دیگر به ما سرمایه‌گذاری خارجی ندهند و بدبخت شویم. به همین دلیل پایشان را روی گلوی تولیدکننده داخلی گذاشتند و نمی‌گذارند نفس بکشد، آن ها را خفه می کنند و اجازه صادرات محصولاتشان را به بازارهای جهانی نمی­دهند.

چقدر تولیدکننده داخلی هستند که داروهای با روش علمی به دست آورده‌اند (نه با روش های غیر علمی) و حتی سیب سلامت هم گرفتند (که خیلی هم گرفتن آن سخت است) اما اجازه نمی‌دهند! چرا اجازه نمی دهند؟ چون می‌گویند شما مو فرفری چشم قهوه ای هستید چرا این کار را کردید. این کار به شمار نمی‌آید که انجام دهید. این فناوری‌ها مختص چشم آبی ها حداقل مال چشم تنگ های ژاپنی است. این­گونه است که اگر گفتمان اقتصاد مقاومتی حاکم نباشد این بلاها به سر ما می­آید حتما شنیده­اید چقدر از شرکت­های ایرانی که اجازه ندارند یا مجوز نمی‌گیرند که محصولاتشان را وارد بازار کنند یا آنها را به انواع و اقسام راه­ها اذیت می­کنند‌. بیمه یا ماموران تلکه به­گیر را به سراغ آنها می­فرستند و به ستوه می­آورند تا فرار کنند. چون از دیدگاه آنها این یک عنصر غیرعادی و نامطلوب است و معنی ندارد که شرکتی محصول دانش بنیان را تولید و صادر کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

7- اقتصاد مقاومتی و تاثیر آن بر اقتصاد آتی ایران:

 

 

 

 

8- پرسش و پاسخ :

8-1- حاکمیت شرکتی چه جایگاهی در اقتصاد مقاومتی دارد؟

 اقتصاد مقاومتی طبعاً نظرش در مورد حاکمیت شرکتی مثبت است. حاکمیت شرکتی یعنی چه؟ یعنی شرکت طوری اداره شود که هم به نفع سهامداران باشد، هم به نفع ذینفعان و هم به نفع کسانی که در آن منطقه زندگی می‌کنند. همچنین طوری اداره شود که نفع همه ماکزیمم شود نه فقط به­نفع هیئت رئیسه و رؤسا باشد. از این نگاه حاکمیت شرکتی در اقتصاد مقاومتی حتماً مطلوب خواهد بود.

2-8- با توجه به کدام معیار متوجه شویم که نامزدها و کاندیداهای ریاست جمهوری اعتقاد به اقتصاد مقاومتی دارند و قائل به اقتصاد مقاومتی در عمل هستند؟

از رفتارهای گذشته فرد متوجه این امر می­شویم. اگر کاندید در گذشته خود همواره به دنبال سرمایه‌گذاری خارجی بوده و به تولیدکنندگان داخلی بی‌اعتنا بوده است، این فرد نمی­تواند فردی معتقد به الگوی اقتصاد مقاومتی باشد.

اما اگر نگران شرکت‌های دانش‌بنیان بوده، در گذشته خود تلاشی برای این نوع شرکت‌ها داشته است، تلاشی در جهت صادرات در کارنامه خود دارد و در راستای تولید و صادرات محصولات دانش‌بنیان هم‌وغم داشته است، این فرد در عمل به اقتصاد مقاومتی معتقد است و در آینده نیز در راستای آن تلاش خواهد کرد.

3-8- با توجه به اینکه ژنرال موتور با توجه به اقتصاد مقاومتی توانسته به این سطح از گستردگی دست یابد، آیا می­توان گفت اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد غرب با یکسری شرایط خاص‌تر همچون مزیت نسبی و ... است؟

اقتصاد مقاومتی و اقتصاد غربی تا حدود زیادی باهم مشترک است اما منطبق نیستند مواردی در اقتصاد مقاومتی هست که در اقتصاد غرب نیست و بالعکس. در اقتصاد مقاومتی عدالت وجود دارد که در اقتصاد غرب نیست. در اقتصاد مقاومتی بر مبنای دین اسلام هنجار رفتار ثروتمندان وجود دارد؛ به این معنا که ثروتمند نباید با اموال خود به فقرا فخرفروشی داشته باشد، اغنیا نباید تجمل‌گرا و خوی اشرافی گری داشته باشند، نباید با اموال خود منجر به آزردگی خاطر دیگری شود، اما در اقتصاد غرب این موارد وجود دارد.

مهم‌ترین تفاوت این دو اقتصاد این است که در اقتصاد غرب، ثروتمند شدن هدف اصلی است، اما در اقتصاد مقاومتی هدف اصلی رسیدن به رضایت الهی است که برای رسیدن به رضایت الهی برخی از مسیر جهاد و  شهادت می‌رسند و برخی  از مسیر افزایش تولید و کمک به اقشار جامعه و قدرتمند کردن کشور اسلامی می­رسند.

از شباهت‌های این دو اقتصاد می­توان به ثبت و تأسیس سریع شرکت و رشد آن اشاره کرد، مانند گوگل ، جنرال الکتریک و ...

4-8- شرکت‌های موفق مانند گوگل و ... در مراحلی از رشد خود سرمایه‌های سنگین جذب کرده‌اند. نقشه سرمایه در اقتصاد مقاومتی را بفرمایید؟

در الگوی اقتصاد مقاومتی مردم باید بتوانند از مسیر بازار سرمایه در سود تولید شریک شوند. از این نظر شرکت‌های غربی به‌راحتی می­توانند از بازار سرمایه، جذب سرمایه کنند و این رفتار آن­ها بسیار به اقتصاد مقاومتی نزدیک است. ازنظر تشکیل سرمایه کشورهای مانند آلمان، آمریکا و ژاپن بسیار بیشتر به الگوی اقتصاد مقاومتی شبیه‌تر هستند، به خاطر اینکه به‌راحتی و در زمان کم می­توانند شرکت تأسیس کنند و جذب سرمایه به‌راحتی صورت می­گیرد. اگر کسی طرح تولید دارد طرح خود را به بازار سرمایه ارائه می­دهد و پس از تحلیل و بررسی طرح ارائه‌شده، میزان ریسک پروژه را اندازه‌گیری می­کنند، سپس نتایج را در میان فعالین بازار سرمایه و مردم منتشر می­کنند و به آن‌ها اعلا می­دارند که ریسک این شرکت به این اندازه است تا هرکس تمایل داشت بر اساس ریسک‌پذیر بودن فرد می­تواند در طرح سرمایه‌گذاری کند. نمونه آن شرکت تسلا است که توانست سرمایه بالایی را جذب کند. بنابراین روش جذب سرمایه ‌براساس الگوی سهام­داری مردمی در  بخش تولید، بسیار به اقتصاد مقاومتی نزدیک است چون در عین کمک به تولید، مردمی نیز هست.

5-8- شما بیان داشتید که تجمل‌گرایی در الگوی اقتصاد مقاومتی جایی ندارد. چگونه می­توان مرز بین رفاه و تجمل‌گرایی را تمیز داد؟

تجمل‌گرایی و رفاه مقوله‌هایی نسبی هستند. مشهور است در زمان امام صادق علیه‌السلام قلمرو اسلامی از گستردگی بالایی برخوردار بود و از سمت غرب تا شاخ افریقا و از سمت شرق تا خراسان امتدادیافته بود. در این حین ثروت‌های زیادی به جامعه اسلامی وارد می­شود و جامعه مرفه شده بود و رفاه زمان امام صادق با رفاه اوایل اسلام که حتی در مواردی مجبور بودن یک عدد خرما را بین چند نفر تقسیم کنند، فرق دارد.

تجمل‌گرایی به معنای نمایش ثروت به فقرا است که به‌شدت در اسلام تقبیح شده است. کسی که این عمل را انجام دهد منفورترین افراد است. برای مثال تجمل‌گرایی می­توان به قارون اشاره کرد که ثروت خود را به رخ بقیه مردم  می­کشید. در اقتصاد غرب و آمریکا رفتار قارونی، رفتار خوبی است. سایت­هایی مانند یاهو در حال نمایش دادن ثروتمندان با خانه­های لوکس، هواپیمای شخصی یا ماشین­های چندمیلیاردی هستند. اما در اقتصاد مقاومتی این‌گونه رفتارها جایی ندارد و هیچ فردی حق ندارد با رفتار خود و نمایش ثروت خود موجب ناراحتی دیگران شود. حال رفتار می­تواند یک کشتی عظیم یا یک شتر باشد، درهرصورت نباید با اموال خود فخرفروشی کنیم.

سوره قصص آیه 52 بحث قارون آمده است که با ثروت خود به مردم فخرفروشی می­کرد و عده‌ای از او پرسیدند که این‌همه ثروت را چگونه کسب کرده‌ای؟ آیا چون پسرعموی حضرت موسی علیه­السلام هستی ثروتمند شده‌ای؟ قارون در جواب می­گوید من کارآفرینی، ریسک و تلاش کردم تا به این ثروت دست‌یافتم. در گفتمان غربی نیز این‌گونه است که مردم می­گویند «احسنت و خوب کاری کرده‌ای و نوش جانت» اما این عمل و رفتار نگاه اسلامی نیست. خدا به او هشدار داده که با اموال خود فخرفروشی نکن، اما به دلیل نافرمانی و سرپیچی با تمام اموالش به قعر زمین می­رود. بااینکه قارون فردی مؤمن و پسرعموی حضرت موسی علیه­السلام بوده است، اما به دلیل رفتار نامناسب، خداوند متعال فخر او را به ذلت در مقابل مردم تبدیل می­کند و به عذابی وحشتناک دچار می­شود.

در نگاه آمریکایی، تنعم و ثروت داشتن نه تنها مسأله خوبی است بلکه هدف نیز هست. در نگاه اسلامی، تنعم و ثروت داشتن خوب است اما هدف نیست، بلکه هدف آخرت است. فرد باید آماده باشد مانند امام حسن علیه‌السلام تا هر زمان که نیاز بود، اموال خود را ببخشد و به اموال و ثروت خود وابسته نباشد. توانایی داشته باشد که از ثروت خود به فقرا بدهد. این الگوی اقتصاد مقاومتی است و با الگوی لیبرال متفاوت است.

6-8- در اقتصاد مقاومتی چطور می­شود رقابت کرد، در حالی که بنگاه خرد توان رقابت با بازار و مافیای وارد کننده را ندارد؟

بنگاه های خرد برای شروع هستند و باید وارد کسب و کار بزرگ بشوند. صحبت از درآمدهای کلان است. حالا یک عده­شان کوچک هستند و نمیتوانند همه­شان بزرگ شوند؛ همه که نمیتوانند تسلا و گوگل شوند. اینها چه کار کنند؟ این­ها چگونه رقابت کنند؟

اینها باید زنجیره شوند هم از بالا باید کمک شود تا زنجیره شوند وهم از پایین. منظور از زنجیره شدن چیست؟

مثلا در مشهد رنجیره چرم در حال شکل گیری است. تا آن مقدار که پول فرد می­رسد چرم سازی می­کند، وارد این زنجیره می­شود واز حضور در زنجیره بودن استفاده می­کند. بنگاه­های کوچک این­گونه از منفعت زنجیره کلی بهره­مند می­شوند. یکی در زنجیره میتواند همه محصولات را برای صادرات انتخاب کند و با تحقیقات بازاریابی صحیح، متناسب با نیازهای هر منطقه و جغرافیا کالای چرم را سفارش دهد تا ساخته شود. در سال­های اخیر کارهای بسیار خوبی توسط پارک علم و فناوری انجام شد که باید از آقای سورنا ستاری تشکر کنیم.

7-8- دیدگاه اقتصاد مقاومتی درباره قیمت گذاری دستوری  انجام میدن چیست؟

قیمت گذاری دستوری، اگر باعث رانت شود مانند ارز 4200 تومانب و قیمت گذاری فولاد، اقتصاد مقاومتی حتما با آن مخالف است.

8-8- راه حل اقتصاد مقاومتی برای قیمت گذاری چیست؟

1- حضور آحاد مردم در صحنه اقتصاد را آزاد کنیم؛

2- رانت­ها را برای افرایش تولید از بین ببریم؛

3- جلو نقدینگی را بگیریم.

9-8- مردم گفتمان اقتصاد مقاومتی را چطور در کاندیداهای ریاست جمهوری بیابند ؟

در انتخابات همه کاندیداها حرف های خوب و شبیه به­هم می­زنند. به شعارها و برنامه­های آنها نمی­شود خیلی توجه کرد. اما برای انتخاب درست باید پیشینه طرف را ببینیم که در بزنگاه­ها چه تصمیمی گرفته است. زمانی که باید بین مونتاژ یا حمایت از شرکت دانش بنیان انتخاب می­کرده، چه عکس العملی از خودش نشان داده است. خودش آیا از محصولات ایرانی استفاده میکند و یا برندهای غربی براش اهمیت دارند.

9- توضیحات انتهایی و تکمیلی استاد سیاح: تبیین جایگاه واقعی اقتصاد مقاومتی

* نماد اقتصاد مقاومتی نخوردن و ریاضت کشیدن نیست. اقتصاد مقاومتی زحمت کشیدن برای رسیدن به مرز فناوری، تولید کالای صادراتی دانش بنیان، تجاری سازی  و صادرات آن برای کسب درآمد بالاست.

* نماد اقتصاد مقاومتی، دانشمند یا کار آفرینی است که محصول دانش بنیان را صادر کرده است و سوار گران ترین خودرو دنیا می شود؛البته در اقتصاد مقاومتی سوار شدن بر خودرو لوکس ارزش نیست و باید گفت که کارآفرین هم خود در رفاه است و هم اطرافیانش را در رفاه قرار می دهد.

* وظیفه ما در قبال اقتصاد مقاومتی :

1) بشناسیم؛

2) تبیین کنیم؛

3) مطالبه کنیم.

 

9- نکته مهم :

ما الان بر سر دوراهی حساس و سرنوشت سازی هستیم.دو راه پیش روی ماست:

اینکه برگردیم به گفتمان «اقتصادی وابسته-  فقیر کننده و نکبتی حاکم بر دولت  جمهوری اسلامی» یا اینکه به سمت گفتمان اقتصاد مقاومتی «گفتمانی که ایران را قدرتمند و ریشه های رشد و پیشرفت را مستحکم تر میکند» حرکت کنیم.

ما سختی ورود به این مسیر را چشیدیم و راهش را یاد گرفتیم. جمهوری اسلامس راهش را یاد گرفته است. نباید بگذاریم مسیر طی شده و تجربیات فراگرفته شده را دور بریزند. 

اقتصاد مقاومتی به این معنی نیست که حتما فناوری داخلی داشته باشیم و حتما چرخ را از اول درست کنیم. این حرف درستی است که منتقدین می­گویند:«شما می­خواهید چرخ را از اول ختراع کنین»؛ اتفاقا در اقتصاد مقاومتی ما باید با بهترین مراکز دنیا در ارتباط باشیم. درست است تحریم اجازه این امر را نمی­دهد. اتقاقا تحریم کردند که ما اینکار را نکنیم.

 

 

[1] Instagram : ecomoqavemati.uni

[2] Free Trade Agreements